چکیده:
است و شاید در دنیا کمتر کتابی را بتوان یافت کهدر آن،این همه نکات لطیف ذوقانگیز و مضامین تازه دلاویز و قصص زیبای عبرتآمیز فراهم آمده باشد و بیجهت نیست که عارف و ادیب نامی عبد الرحمن جامی در وصف آن گفت:مثنوی معنوی مولوی هست قرآن در زبان پهلوی (صفا،1355:ص 53)در قرن هفتم که با پیدایش فتنه مغول حوادث ناگواری به وقوع پیوست و خسارتهای جبرانناپذیری بر ملت و کشور ایران وارد آمد و حتی مراکز علم و ادب و فرهنگ از آسیب و گزند در امان نماند،بازار شعر درباری از رونق افتاد و شاعران از قیود خشک و دست و پاگیر ادبیات درباری آزاد شدند و به امور ذوقی و ابتکار در شعر روی آوردند و در نتیجه، اشعاری که بیشتر جنبه ذوقی و عرفانی داشت،رواج یافت.در این دوران پرماجرای ناسازگار به احوال علوم و ادبیات،تصوف که مسلکی مبتنی بر عشق و شور و وجد و حال بود،بیش از هر زمان مورد توجه اصحاب ذوق و اندیشه قرار گرفت و سرآمد شاعران پارسیگوی مولانا جلال الدین با سرودن مثنوی معنوی شعر صوفیانه را به ذروه اعتلای خود رسانید و در باریکی اندیشه و رسایی مقصود و لطافت معنی و شیوایی بیان گوی سبقت از همگنان ربود.وی با مشرب عرفانی خاص و دستمایهای عظیم از وعظ و حکمت و تذکیر توانست این منظومه بدیع و بیبدیل را پدید آورد که در واقع،دریایی زخار از مواعظ و حکم و آداب و معارف قرآنی
خلاصه ماشینی:
"حال اگر بخواهیم روش مولانا را در تأثیرپذیری از قرآن کریم با رعایت همه جوانب مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و به یک جمعبندی منطقی در این باب دست یابیم،ناگزیر از بیان نکات زیر خواهیم بود: لفظ قرآن این واژه مقدس چهل و دو بار(جعفری،4631:ج 3،صص 7-684)در مثنوی به کار رفته است که ابیات ذیل از آن جمله است: گرچه قرآن از لب پیغمبر است هر که گوید حق نگفت او کافر است (مثنوی 204/2) چونکه در قرآن حق بگریختی با روان انبیا آمیختی هست قرآن حالهای انبیا ماهیان بحر پاک کبریا (مثنوی 59/1) مصطفی را وعده کرد الطاف حق گر بمیری تو نمیرد این سبق من کتاب و معجزهت را رافعم بیش و کم کن را ز قرآن مانعم کس نتاند بیش و کم کردن در او تو به از من حافظی دیگر مجو هست قرآن مر ترا همچو عصا کفرها را در کشد چون اژدها (مثنوی،86/2،96) حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر باطنی بر قاهری است زیر آن باطن یکی بطن سوم که در او گردد خردها جمله گم بطن چارم از نبی خود کس ندید جز خدای بینظیر بیندید تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین دیو آدم را نبیند جز که طین ظاهر قرآن چو شخص آدمی است که نقوشش ظاهر و جانش خفی است؟ (مثنوی 242/2-342) معنی قرآن ز قرآن پرس و بس وز کسی کآتش زده است اندر هوس پیش قرآن گشت قربانی و پست تا که عین روح او قرآن شده است (مثنوی 002/3) کردهای تأویل حرف بکر را خویش را تأویل کن نی ذکر را بر هوا تأویل قرآن میکنی پست و کژ شد از تو معنی سنی (مثنوی 76/1) تا قیامت میزند قرآن ندا ای گروه جهل را گشته فدا من کلام حقم و قایم به ذات قوت جان جان و یاقوت زکات (مثنوی 542/2) هین بخوان قرآن ببین سحر حلال سرنگونی مکرهای کالجبال (مثنوی 03/3) از این ابیات نیک میتوان دریافت که مولانا چون از قرآن سخن به میان میآورد، آن را وحیانی و بازگوکنندهء احولا پیمبران الهی میخواند و با اقتباس از آیه کریم إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون (حجر 9/51)،بر مصون بودنش از هر تغییر و تحریف و زیادت و نقصان حکم میراند و سپس این کتاب مقدس معجزنشان را به عصای موسی بن عمران تشبیه میکند."