چکیده:
یکی از مهمترین قواعد فلسفی که در پیدایش بسیاری از اصول و مسائل فلسفی نقش بزرگی دارد،قاعدهء الواحد است.این قاعده که مورد پذیرش اکثر قریب به اتفاق فلاسفه واقع شده،در مورد چگونگی پیدایش کثرت از مبدأ واحد مشکل ایجاد کرده است.سؤال اصلی این است که منشأ پیدایش کثرات در جهان آفرینش چیست؟اگر منشأ آن،کثرت موجود در صادر اول است،منشأ کثرت در صادر اول چیست؟ فلاسفه و عرفا با مبانی خاص خود به این پرسش پاسخ داده و در ضمن آن دیدگاه خود را نیز در مورد مراتب هستی و چگونگی منتشی شدن کثرت از آن واحد من جمیع جهات بیان کردهاند.مقالهای که پیش رو دارید،پاسخهای فلاسفهء مشاء و اشراق را در این زمینه بیان و نقد و بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"تعین ثانی قبلا یادآور شدیم که از نظر عرفا،در سلسله مراتب هستی بعد از مقام ذات،تعین اول قرار دارد و در تعریف تعین اول گفتیم که عبارت است از علم ذات به ذات از حیث وحدت حقیقیه یا احدیت جمعیه.
با توجه به توضیحات فوق میتوان در تعریف تعین ثانی چنین گفت:علم ذات حقسبحانه به ذات خویش از حیث تفاصیل اسمائی(یعنی از آن حیث که دارای اسمای متعدد است)موجب پیدایش دومین تجلی حق در صقع ربوبی میشود که از آن به مقام واحدیت و مرتبهء الوهیت نیز تعبیر میکنند.
مرحوم استاد جلال الدین آشتیانی دربارهء تعین اول و ثانی چنین میگوید: حقیقت حق در این مقام(مقام تعین اول)ذات خود را به وصف احدیت ذات با احکام و لوازم و صدور مظاهر معنویه و روحانیه و مثالیه و حسیه با توابع و متبوعات مظاهر:انواع و اجناس و اشخاص به حسب بدء و عود و نزول و عروج،و جمیع شئون و مراتب اکوان را از این جهت که به یک وجود موجودند و همهء آنها عین واحدند،به شهود ذاتی احدی شهود مینماید،ولی شهود مفصل در مجمل که از آن تعبیر به«رؤیة المفصل مجملا»نمودهاند،نظیر مشاهدهء مکاشف،ثمرهء نخل را در نوات...
هر یک از این اسما دارای قالب و ماهیتی مناسب با خود است که عرفا آن را عین ثابت نامیدهاند؛بنابراین،اعیان ثابته عبارت است از حد و حدود،قالب و ماهیت هریک از اسمای حق در مقام تعین ثانی که حقایق عالم امکان مطابق با همین صور و ماهیات به وجود آمدهاند(ر."