چکیده:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسهء تأثیر شیوههای افزایش مسئولیت پذیری انضباط مثبت،یادگیری مبتنی بر خود و واقعیت درمانی در دانشآموزان راهنمایی شهر شهرضا در سال تحصیلی 85-1384 بود.
در این پژوهش از سه شیوه آموزشی«انضباط مثبت»1،«یادگیری مبتنی بر خود»2و«واقعیت درمانی»3در قالب روش تجربی با طرح پیش آزمون،پسآزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل استفاده شده است.
جامعهء آماری این پژوهش،کلیه دانشآموزان پسر و دختر دورهء راهنمایی شهر شهرضا بود و این جامعه تقریبا 5919 نفر است که در سال تحصیلی مذکور مشغول به تحصیل بودند.نمونه شامل 240 دانش آموز(120 نفر پسر و 120 نفر دختر)بود که به شیوهء نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در 6 گروه آزمایش و 2 گروه کنترل از هردو جنس جایگزین شدند که در مجموع 8 گروه 30 نفره را تشکیل دادند.هرشیوه به مدت 12 جلسه هرجلسه به مدت یک ساعت جداگانه و در هردو جنس اجرا شده است.منظور از مسئولیتپذیری در این پژوهش نمرهای است که آزمودنیها از مقیاس والدین،دبیر و خود تحلیلی به دست میآورند.جهت تحلیل دادهها از نرمافزار آماری spss 13 در دو سطح توصیفی(میانگین،واریانس و انحراف معیار)و استنباطی(تحلیل کوواریانس)استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مسئولیتپذیری به شیوهء انضباط مثبت و واقعیت درمانی در پسران و دختران در هرسه نوع سنجش (والد،دبیر و خودارزیابی)و در هردو مرحله پسآزمون و پیگیری مؤثر بوده است.برنامه آموزشی یادگیری مبتنی بر خود در افزایش مسئولیت پذیری پسران در هردو نوع سنجش والد و دبیر در دو مرحله پسآزمون و پیگری معنادار بوده است،ولی در نوع سنجش خودارزیابی معنادار نبوده است.اثر متقابل جنس و عضویت گروهی فقط در مرحله پیگیری و برای فرم دبیر به میزان 2/4 درصد و فرم والد به میزان 7/4 درصد تأثیر معنادار داشته است (P>0/05)
خلاصه ماشینی:
"به طور خلاصه موضوع جلسات این برنامههای آموزشی به صورت ذیل است: برنامه انضباط مثبت:این برنامه به پذیرش مسئولیت در حیطههای سلامتی،محیط، دیگران و موفقیت تأکید میکند و شامل طرحهای زیر است:معرفی انضباط مثبت و ابعاد آن، چگونگی ارتباط با دیگران و احساس ارزشمندی،آموزش چگونگی حل تعارض با دیگران، پافشاری بر وظایف محوله و آموزش شیوهء حل مسأله برنامه یادگیری مبتنی بر خود:در این شیوه بر ابعاد رفتاری-هیجانی و شناختی مسئولیتپذیری و تعامل بین آنها توجه میشود و هدف این است که دانشآموزان مسئولیت رفتارها،تفکرات و احساسات و هیجانات خود را بپذیرند و آنها را مدیریت کنند.
جدول 2:تحلیل کوواریانس مقایسه مسئولیتپذیری دانشآموزان گروههای آزمایش بر حسب جنسیت و تعامل آنها در مراحل پسآزمون و پیگیری (به تصویر صفحه مراجعه شود) ادامه جدول 2: (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافتههای ویژه:مقایسه اثربخشی روشهای مختلف افزایش مسئولیتپذیری جدول 3:مقایسه زوجی میانگین باقیمانده نمرههای مسئولیتپذیری گروههای آموزشی در مرحله پس آزمون و پیگیری (به تصویر صفحه مراجعه شود) دادههای جدول 3 حاکی از آن است که بر حسب خودارزیابی و در مرحله پسآزمون، میانگین باقی مانده نمرههای مسئولیتپذیری گروه با مداخله آموزشی یادگیری مبتنی بر خود به طور معناداری کمتر از میانگین گروههای آموزشی انضباط مثبت و واقعیت درمانی است (P>0/05) .
عوامل محتمل زیادی میتوانند در این ناهماهنگی نقش داشته باشند از قبیل انتظارات متفاوت از دختران و پسران،تفاوت در نوع رفتار و عملکرد آنها، اشکار در درک برخی از سؤالات،سطح متفاوت تحصیلات در مناطق مختلف و در میان دانشآموزان دختر و پسر،تفاوت در وضعیت اقتصادی اجتماعی و تجارب آنها،ناهماهنگی بین شیوه آموزش یادگیری مبتنی بر خود که بر احساسات،شناخت و رفتار توجه دارد با پرسشنامه خودارزیابی که به نظر میرسد بیشتر بر رفتار و نظم و انضباط متمرکز است."