چکیده:
قاعده:«الواحد لا یصدر عنه الا الواحد»که به اختصار«قاعده الواحد»نامیده میشود یکی از قواعد مشهور فلسفه اسلامی است،که مقصود از آن تبیین چگونگی صدور اشیاء از خداوند است.به موجب این قاعده،این صدور حتما باید به صورت طولی و با رعایت سلسلهمراتب وجودی باشد.رعایت این سلسلهمراتب اقتضا میکند که نخستین صادر از مبدأ هستی،موجود واحدی بوده باشد و سپس با لحاظ جهات کثرت ناشی از فاصله گرفتن از ذات الهی مراتب بعدی یکی پس از دیگری موجود شوند.متکلمنی و همفکران آنها،التزام به این قاعده را نوعی ضعف برای قدرت مطلقه خداوند تلقی کردهاند و بر آن اشکالاتی وارد کردهاند،و نیز عدهای با شبهه در مبنای استدلال حکما که اصل سنخیت بین علت و معلول است بر آن قاعده اشکال گرفتهاند این مقاله متضمن تقریر استدلال حکمای اسلامی و پاسخ اجمالی به شبهات مزبور است.
خلاصه ماشینی:
حال اى"گلاوكن عزيز،"ظاهرا آن لحظۀ پر خطر براى انسان همين است و درست به همين علّت است كه هريك از ما بايد علوم ديگر را كنار گذاشته و كوشش خويش را صرف جستجو و كسب اين يك علم بنمايد تا از آن راه شايد به همت خود يا به تأييد راهنمايى كه پيدا خواهد كرد لايق آن گردد كه نيك و بد را تمييز داده و در همۀ احوال و همه جا تا حدّى كه براى وى امكانپذير باشد در زندگانى خود وجه أحسن را انتخاب كند، يعنى انسان بايد كيفياتى را كه بيان كرديم بسنجد و ملاحظه كند كه آنها چه مجتمعا و چه منفردا چه تأثيرى در تهذيب نفس مىتوانند داشت و مثلا تركيب زيبايى يا فقر يا ثروت يا حالات روحى معينى چه اثر نيك يا بدى به بار خواهد آورد و نيز از اختلاط عواملى مانند شهرت يا گمنامى خانواده،گوشهنشينى يا تصدّى مشاغل اجتماعى،نيرومندى يا ناتوانى، تيزهوشى يا كودنى،و همۀ اينگونه صفات،خواه طبيعى باشد خواه اكتسابى چه عواقبى مىتوان انتظار داشت.
اكام ميان قدرت ذاتى (Potentia Absoluta) و قدرتى كه به فعل تعلق گرفته است (Potentia Ordinata) تمايز قائل شده و مىگويد خدا قادر است كه هرچه را كه اراده مىكند و مىخواهد انجام دهد و هيچ چيزى جز تعارض با ذات و حقيقت او مانع اين امرى نيست و ذهن انسان نمىتواند قواعدى براى اعمال قدرت الهى در نظر بگيرد.