چکیده:
اگر تحقیق فرایند پردازش اطلاعات است که در یک انتظام، متعلق به یک گستره با یک هویت جمعی است که به نوآوری میانجامد، روشمند بودن، مقوم هویت تحقیق است. اما آیا روش تحقیق جزو علم است یا مقدم بر آن؟ پاسخ این است که بین روش تحقیق یک علم، با همان علم همبستگی متقابل وجود دارد. این سخن را نباید به این معنا دانست که روش تحقیق عامی وجود ندارد، بلکه اگر در روش تحقیق رویکرد عام داشته باشیم که اصول عام تحقیق را شامل گردد، با روش تحقیق عام روبرو خواهیم بود.
روش تحقیق چارچوب نظری وابسته به خود علم است. که دو دیدگاه متفاوت درباره آن وجود دارد. بر اساس نگاه منطقی، آنچه چار چوب نظری علم را تشکیل میدهد، قوانین منطقی حاکم بر آن علم است و بر اساس نگاه جامعهشناختی، چارچوب نظری علم، حاصل گفتمانی است که میان دانشمندان آن علم برقرار است
خلاصه ماشینی:
"پژوهش: با توجه به نقشی که آگاهی از تاریخ هر پدیده میتواند در افزایش شناخت ما نسبت به آن پدیده داشته باشد، اگر امکان دارد اشارهای به تاریخچه روش تحقیق داشته بفرمایید؟ دکتر قراملکی: اما اینکه «تاریخچه روش تحقیق از کجا آغاز میشود؟» باید بگویم که روش تحقیق همزاد دانش است؛ یعنی از همان زمانی که مطالعات و تأملات پراکنده دور هم جمع میشوند و قرار است علمی تازه متولد میگردد از، همان زمان با دغدغة روش متولد میشود.
جواب دوم این است که بگویند: همیشه بین روش یک علم با خود آن علم همبستگی وجود دارد؛ یعنی رشد علم، روشها را برای شما معینتر میکند؛ بعضی از روشها را کنار میگذارد و بعضی از روشها را به میدان میآورد.
من این گونه میگویم: یکی رابطه منطقی است که در واقع، سؤال باید امکان منطقی داشته باشد؛ آیا منطقا امکان دارد بدون فرضیه و بدون آزمون به نظریه برسیم؟ چون اگر پای فرضیه و آزمون به میان بیاید روش میخواهد.
پژوهش: به عنوان یک مثال اگر فقیهی در فرایند رسیدن به یک حکم شرعی از لفظی که در یکی از متون دینی به کار رفته استظهاری را مطرح کرد و این استظهار او به مطلب جدیدی منتهی شد، آیا نمیتوان یافته او را از نظر روشی نقد و ارزیابی کنیم و از او بخواهیم تا روش خودش در استظهار از این لفظ را برای ما بیان کند؟ دکتر قراملکی: ببینید!
بنابراین، معیارهایی وجود دارد که این معیارها دو دسته هستند: معیارهای منطقی که شما روش تحقیق را ارزیابی میکنید و معیارهایی که برای کارآمدی است."