خلاصه ماشینی:
"میتوان گفت اثر حاضر یکی از معدود مطالعات جامع و کاربردی در مورد دو زبانههای آذربایجانی است که توانسته است،با بررسی مکالمات شمار زیادی از این افراد،تحلیل جامع و یکدستی از نحوهء تأثیر متغیرهای اجتماعی برانواع مختلف رمزگردانی و گزینش زبان به دست دهد.
آیا ترجیح کلی برای استفاده از یک زبان وجود دارد؟ در فصل نخست،مقدمهای در مورد مطالعات زبانشناسی اجتماعی از گذشته تا کنون آمده است.
همچنین،در ذیل«دو زبانگی فردی»،مقولههایی مثل رمزگردانی،نقشهای رمزگردانی و کدهای مختلف در رمزگردانی را تعریف کرده و توضیح مفصلی در خصوص آنها میدهد و،در پایان این فصل،نتیجه میگیرد که بین دو زبانگی اجتماعی و فردی یک رابطهء طبیعی وجود دارد و این دو دو روی یک سکه هستند و به طور مطلق نمیتوان بین آنها تمایز قائل شد(ص 04).
بنی شرکا با مطالعهء تحقیقات پیشین به این نتیجه میرسد که ایدئولوژی برنامهریزی زبانی در ایران دورهء پهلوی برپایهء ایدهء همگرایی زبانی بود،به این معنی که هر فردی بدون توجه به اصل خود باید زبان مسلط کشور یعنی فارسی را یاد بگیرد.
دربارهء افراد مورد بررسی در این پژوهش آمده است که آنها 124 نفر متشکل از اعضای جامعهء زبانی آذربایجانی در تهران بودند.
سؤالات اساسی که در این فصل مطرح میشود عبارتاند از: آیا همهء تعاملات دو زبانه شامل رمزگردانی است؟و اینکه آیا گفتار بینشان برابر است با انتخاب تنها یک کد؟ (01) Methodological discussion (11) Divergent language choice in the family بخشی از این فصل نیز به بررسی مطالعات پیشین در مورد گزینش زبانی واگرا اختصاص دارد."