چکیده:
این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی از نوع پس رویدادی است که با هدف مقایسه منبع
کنترل(درونی-بیرونی)آذریها و گیلکها صورت گرفته است. حجم نمونه در این پژوهش 60
آزمودنی است که بر حسب گروههای مورد مقایسه، شامل دو گروه 30 نفری میباشد که به
روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند.ابزار مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات،
آزمون منبع کنترل(درونی و بیرونی)بزرگسالان نوویکی-استریکلند میباشد.دادههای به
دست آمده برای آزمون فرضیه تحقیق، با استفاده از آزمون آماری t استودنت،
تجزیه و تحلیل شدند.نتایج به دست آمده نشان میدهد که در سطح 05/0 بین میانگین نمره
منبع کنترل آذریها و گیلکها تفاوت معنیداری وجود دارد.به عبارت دیگر آذریها در
مقایسه با گیلکها گرایش بیشتری به منبع کنترل درونی دارند.
خلاصه ماشینی:
"این روابط به نظر راتر بدین صورت قابل توجیه است که افراد برخوردار از منبع کنترل درونی در خود احساس قدرت میکنند و فکر میکنند که بر روند حوادث تسلط دارند و پیامدهای حوادث در اختیار آنان قرار دارد و به همین دلیل در مقابله با حوادث زندگی فعالانه عمل میکنند و سعی میکنند جهت حوادث زندگی را به نفع خویش برگردانند.
تفاوت نمونههای رفتاری و شخصیتی اقوام مختلف و شناسایی اثر عوامل قومی بر رشد نمونههای رفتاری و شخصیتی که در این راستا نمونههایی از دو گروه قومی و فرهنگی آذری و گیلکی به عنوان گروههای مورد مطالعه انتخاب شده و تفاوت آنها از لحاظ نوع منبع کنترل(درونی-بیرونی)بررسی خواهد شد.
بنا بر این سنجش منبع کنترل درونی-بیرونی به عنوان عاملی که هم به عنوان پاسخ رفتاری در یک موقعیت ویژه عمل میکند و هم به عنوان انتظار تعمیم یافته که موقعیتهای زندگی فردی را دربر میگیرد و بررسی رابطه آن با قومیت ممکن است در یافتن راههای بهتر زندگی کردن و شناخت ماهیت شخصیت اقوام مختلف مفید باشد.
از آنجا که شخصیت زاده جامعه است، پس دگرگونی و تغییر در ساختار عمومی جامعه، تغییرات کلی فرهنگ و در نتیجه شخصیت را در پی خواهد داشت، در این صورت با قبول تأثیرپذیری الگوهای رفتاری و شخصیتی از الگوهای فرهنگی و قومی این فرض مطرح میشود که منبع کنترل ممکن است متأثر از قومیت باشد.
برای شناسایی این تأثیر دو گروه قومی و فرهنگی آذریها و گیلکیها انتخاب شدند و تفاوت آنها از لحاظ نوع منبع کنترل درونی-بیرونی مورد بررسی قرار گرفت."