چکیده:
رولان بارت یکی از چهرههای تثبیت شدهء نقد ادبی مدرن است.بسیاری وی را در زمرهء منتقدانی برشمردهاند که دارای گسترهء اطلاعاتی وسیع و در عین حال متناقض است.وی در نقدهای خود سعی میکند با تمام حوزههای مدرن دانشهای انسانی ارتباط برقرار کند.او هیچگاه در یک نظریه جمود پیدا نکرد.بلکه همواره پویایی خود را در عرصهء نوشتار به رخ میکشید.به همین دلیل بسیاری از مفسرانش وی را دارای ابعاد متعدد دانستهاند.رولان بارت به عنوان منتقد ادبی نیز یکی از همین ابعاد متعدد است که در این مقاله بدان پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
"بحث و بررسی بارت در نظام انتقادی خویش،هرگونه سرشت غیر تاریخی نقد نو را به عنوان اتهام رد میکند و بر این باور است که«نقد نو پدیدهای امروزی نیست،بلکه از انقلاب فرانسه به این سو،نقادانی بس متفاوت و با دامنههای پژوهشی گوناگون به برخی بازنگریها در زمینۀ ادبیات کلاسیک ما پرداختهاند.
ابژکتیویته یا عینیت 5 بارت این بخش را با این پرسش آغاز میکند:«کیفیت اثری که بیرون از ما وجود دارد،چیست؟»(بارت،1966،ص 16)سپس به گنگی و مبهم بودن واژۀ «بیرون»اشاره کرده،مینویسد که پیشتر واژۀ بیرون به معنای عقل،طبیعت، سلیقه و غیره بود،اما امروزه چه؟«او با اشاره به یکی از گفتههای پیکار مبنی بر اینکه اثر ادبی در بردارندۀ اصول مسلم است و میتوان با تکیه بر«قطعیتهای (2)- Le vraissemblable critique (3)- La technique de la parole (4)- pathology (5)- objectivite زبان»،«به کارگیری همخوانی روانشناسی»و«نیازهای ساختار نوع ادبی»آنها را بیرون کشیده»(بارت،1963،ص 72)،به تحلیل سه جزئی که پیکار در بررسی آثار ادبی برشمرده است،میپردازد.
«بارت در برابر مفهوم ساختار نوع ادبی هم این نکته را مطرح میکند که طبق کدام سختارشناسی میتوان اثر را خواند:ساختارگرایی ژنتیک،ساختارگرایی پدیدار شناختی و یا ساختارگرایی مدرسهای( scolaire )؟»(بارت،1985،ص 32)«او سپس نتیجه میگیرد که نقد سنتی در کار نایچیز جلوه دادن همه چیز است:هرچه در زندگی مبتذل است نباید دست بخورد و برعکس آنچه در اثر مبتدل نیست باید به ابتذال کشیده شود؛زیباییشناسی ابلهانهای که زندگی را به سکوت و اثر را به بیمعنایی محکوم میکند»؛(همان،ص 37).
به این معنا که نقد سنتی کارکردی درجه دوم یا سوم برای منتقد قائل است و نمیتواند بپذیرد که یک منتقد یک آفرینشگر اثر ادبی است؛درحالیکه بارت جزو معدود منتقدان ادبی مدرن فرانسه بود که به کلمۀ«منقد»اعتبار بخشید."