چکیده:
پیدایش اختلاف در بینش و منش انسانها امری ضروری در نظام هستی است که از طبیعت آفرینش انسان و اختلاف موجود در منظومه هستی نشأت میگیرد.به رسمیت شناختن این اختلافها دلیل روشنی بر به کارگیری اصل«سماحت»در جامعه است.با دقت و تفحص و تتبع در آیات قرآن و سنت معصومین(ع)به روشنی به دست میآید که «سماحت»یک اصل مهم در دین اسلام است و به کارگیری آن یکی از عوامل گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان و در جهان بوده است؛پیشوایان دینی،بخصوص پیامبر(ص)با ملایمت و گذشت موفق گردیدند دنیای مردم و آخرت آنان را اصلاح نمایند؛و هرگز به مداهنه تن درندادند.
نویسنده در این مقاله با پرداختن به اهمیت طرح موضوع در جامعه امروز به تعریف «سماحت»و تحلیل عدم همخوانی آن با«مداهنه»و«تولرانس» (Tolerance) پرداخته و به تحلیل و بررسی روش پیامبر(ص)در«فتح مکه»با توجه به شاخصهای نهادینه شده جاهلیت در میان قوم عرب و ضرورت محو آنها و جایگزینی شاخصهای اسلامی،اهتمام شده است.
خلاصه ماشینی:
"شناختن این اختلافها دلیل روشنی بر به کارگیری اصل«سماحت»در جامعه است.
پیامبر(ص)در«فتح مکه»میپردازیم که برای همیشه الگوی انسان برتر است و نمیتوان
پیامبر(ص)زیر نفوذ حکومت اسلام درآمد،مصداق بارز این فرزانگی در فتح بدون
پیامبر(ص)در فتح مکه کسی را بر پذیرش اسلام مجبور نکرد و هرکس مسلمان شد به
تردیدی وجود ندارد که محمد(ص)قبل از اینکه از مدینه برای فتح مکه به راه بیفتد
نظام عالم بدینگونه است که هرچه انسان در زندگی از بخشش و
خوبی برای تشخیص سلامت روحی و روانی فرد و جامعه است.
لازم است برای فهم این مهم قدری به عقب بازگشت و نگاهی اجمالی به ارزشهای
قبیله در جامعه عربی جاهلی نه تنها شالوده حیات و بقای تمام پیوستگیهای فردی و
به آن فرد را تعرض به خود و تمام افراد قبیله تفسیر میکرد و در راستای این تفسیر خاص،
این معنی نبود که ولی مستقیم دم دقیقا تمایلی برابر با سایر افراد قبیله در خونخواهی داشته
در دوره جاهلی این قوم در حفظ نسب کوشا بودند و اساس اصلی پیوندهای فردی و
(ص)نه در اندیشهی انتقام بود،نه آهنگ غلبه نظامی بر مکه را کرده بود و نه در هجوم به
خداوند متعال در قرآن کریم پیامبر خود را به نرمخویی ستوده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک».
برای این است که هرکس از روی برهان و دلیل و از راه روشن و
آنجا که طبیعت چنین حقی را برای او ایجاد کرده و شرع مقدس اسلام نیز مهر تأیید بر این
بیبدیلترین اصل برای حفظ این حق انسانی است."