چکیده:
استعارههای فرهنگی در حوزه مدیریت و سازمان پربسامد و پراستفاده هستند. در شماره پیشین،برای آشنایی بیشتر با نحوه نگارش به این نوع استعارهها و کاربرد آن در فرهنگ مغرب زمین،سه استعاره سازمان شبدری،سازمان دوناتی و استعاره پیل و پشه توضیح داده شد.در این شماره، به فرهنگ شرقی و ملی خود میپردازیم و نمونههایی از استعارههای فرهنگی را برمیشماریم تا بتوان ضمن آشنایی با آن،مقایسهای نیز بین این دو فرهنگ انجام داد.پیش از این در تشریح استعاره پرواز این مقایسه بین استعاره غازها و بوفالوها از بلاسکو و استعاره هدهد از دکتر خاکلی صورت گرفته بود. در اینجا از استعارههای فرهنگی یاد میکنیم که مرحوم مجتبی کاشانی،مدیر دلساخته و شاعر دلسوخته کشور مطرح کرده است.محور منظومه فکری ایشان توجه به نقش دل در مدیریت و پر کردن خلاء آن در فضای سازمانها و کار مدیریتی است.
خلاصه ماشینی:
محور منظومه فکری ایشان توجه به نقش دل در مدیریت و پر کردن خلاء آن در فضای سازمانها و کار مدیریتی است.
او در بعد سازمانی به این نتیجه رسیده بود که دل در مدیریت نقش اساسی دارد و برای اثبات سخن خود به تجربیاتی اشاره میکرد که نشاندهنده سطحی و بیریشه بودن اجرای کلیه مفاهیم و مصادیق نظامهای مدیریت کیفیت فراگیر است و تا زمانی که این موارد،داوطلبانه و براساس تمایلات قلبی و تعهدات اخلاقی مدیران صورت نگیرد،هیچ یک از استانداردهای مدیریتی تقلیدی و گواهینامهای،دردی از گرفتاریهای کیفیتی،اقتصادی،اجتماعی و تولیدی واحدهای صنعتی کشور درمان نخواهد کرد.
او بر این باور بود که مشکل امروز ما بیشتر از آنکه مشکل بهره هوشی یا تکنولوژی باشد،مشکل هوش عاطفی یا به تعبیر او عشقولوژی است.