چکیده:
مقاله حاضر به بحث درباره انتشار آثار گوگول در ایران و تاثیر آن بر دو تن از نویسندگان برجسته معاصر، یعنی هدایت و آل احمد، می پردازد. ادبیات داستانی معاصر ایران در آغاز قرن بیستم سخت تحت تاثیر آثار نویسندگان روس بود و در میان این نویسندگان، گوگول با داستان های طنز و ساده اش جای ویژه ای داشت. در دوره مشروطه نویسندگان ایرانی الاصلی که در تفلیس می زیستند و در آنجا با آثار نویسندگان روسیه آشنا شده بودند، سبک ساده و طنزآمیز گوگول را در نوشته هایشان وارد کردند. زین العابدین مراغه ای و آخوندزاده از جمله این نویسندگان بودند که سبک نویسندگی شان موجب به وجود آمدن روشی تازه در نویسندگی در ایران شد. بسیاری از داستان های گوگول، در آغاز شکل گیری ادبیات جدید ایران به فارسی ترجمه شد و بسیاری از نویسندگان چون صادق هدایت و جلال آل احمد با استفاده از درونمایه ها و شگردهای نویسندگی وی آثاری به وجود آوردند. اگر نگوییم که صادق هدایت در داستان «زنده به گور» از داستان «یادداشت های یک دیوانه» ی گوگول برداشت کرده است، می توانیم مطمئن باشیم که مطابق نظریه بینامتنیت، گوگول از جمله نویسندگانی است که آثارش سخت در داستان های فارسی نفوذ کرده و حضور ناخودآگاه دیوانه گوگول را می توان در زنده به گور هدایت دید. همچنین، ممکن است که جلال آل احمد هنگام آفریدن داستان «سه تار»، آکاکی آکاکیویچ قهرمان داستان «شنل» را می شناخته است.
The present article discusses the publication and influence of Gogol’s works in Iran. At the beginning of twentieth century، Iran’s contemporary story writing was greatly under the effect of the works of Russian writers. Among them، Gogol with his satirical and simple stories had a special place. During the constitutional era، writers of Iranian origin، who lived in Tbilis (Tiflis) and had got familiar with Russian writers، made use of the satirical and simple style of Gogol. Zeynol Abedin Maraghey’ee and Akhoondzadeh can be mentioned among these writers whose style of writing led to a new method of writing in Iran…
At the beginning of the formation of Modern Iranian literature، many of Gogol’s stories were translated into Persian. Then، many writers such as Sadegh Hedayat and Jalal-e Al-e Ahmad created some works under the effect of his stories.
Even if we do not admit that Sadegh Hedayat had adapted the story of “Zendeh be Gour” from Gogol’s “Notes/Diary of a Madman”، it can be certainly said that، according to the theory of intertextuality، Gogol is one of the writers whose works greatly influenced Persian story-writing: the unconscious presence of Gogol’s ‘Madman’ can be seen in “Zende be Gour” of Hedayat. Furthermore، Jalale Ale Ahmad probably knew Akakii Akakievich، the protagonist of the story of “The overcoat”، while writing the story of “Se Tar”.
خلاصه ماشینی:
"بررسی تطبیقی زنده به گور هدایت و سه تار جلال آل احمدبا یادداشتهای یک دیوانه و شنل نیکلای گوگول* دکتر مریم حسینیدانشیار دانشگاه الزهراء چکیده {IBمقالۀ حاضر به بحث دربارۀ انتشار آثار گوگول در ایران و تأثیر آن بر دو تناز نویسندگان برجستۀ معاصر،یعنی هدایت و آل احمد،میپردازد.
بیشتر این دانشجویان در مواجهه با بزرگترین آثار ادبی جهان قرار گرفتند ونویسندگانی بود که از همان روزهای نخست شکلگیری نهضت ترجمه در ایرانتوجه همه را به خود معطوف کرده بود.
در پایان داستان گوگول هم روشن میشود که راوی در تیمارستانتحت درمان است و دکتر را بازرس و درمانها را شکنجه تلقی میکند.
مرگ گوگول خودکشی بود و هدایت که در سال1930 دست به نخستین خودکشی خود زده بود،مسلما از نوع مرگ گوگول وشایعات زنده به گور شدن او آگاه بوده است.
داستان زنده به گور هدایت در اقتباس از داستان گوگول نوشته شده و به نوعیروایت روزهای پایان عمر خود گوگول است که با اقتباس از داستان یادداشتهاییک دیوانه نوشته میشود.
دلیل دیگری که وجود دارد و موجب میشود گمان ما دربارۀ تأثیرپذیریجلال آل احمد از گوگول بیشتر شود،جملهای در این کتاب است که شبپریشانی حال آکاکی را به یاد میآورد.
شباهت بسیاردورانی که گوگول در آن زندگی میکرد،به اوضاع ایران در اوایل قرن بیستم و همچنین،شکلگیری داستان کوتاه در جهان توسط گوگول،و روی آوردننویسندگان ایران به شیوههای نوین داستاننویسی در این سالها از موجباتآشنایی و گرایش نویسندگان بزرگ ایران به آثار وی شد.
هدایت در داستان زنده به گور بهیادداشتهای یک دیوانۀ گوگول نظر دارد و جلال آل احمد تحت تأثیر شنلگوگول است."