چکیده:
هیوم در مباحث زیبایی شناسی خود به دنبال اصلی برای موضوع مناقشه انگیز ذوق است. به عقیده او زیبایی در خود اشیاء نیست، بلکه در ذهنی جای دارد که این اشیاء را مورد تامل قرار می دهد. او ظاهرا ادعایی پارادوکسیکال را مطرح می کند. از یک سو درک زیبایی امری است ذهنی و برخاسته از احساس و کاملا سوبژکتیو و از سوی دیگر می توان درباره یک اثر هنری و ارزش زیبایی شناختی آن به قضاوت نشست و حکمی زیباشناسانه را نسبت به حکم دیگر ترجیح داد که این خود نشان از وجود معیاری بیرونی و اوبژکتیو در قضاوت هنری دارد. هیوم بین الاذهانی بودن درک زیباشناختی را که موجب حصول یک توافق جمعی درباره آن می شود را امری بدیهی می دانست. اما درعین درک اهمیت تجربه زیباشناختی بر روی نقش منتقدان تکیه دارد. کسانی که با داشتن برخی ویژگیها، قضاوتشان بدل به معیار ذوق می شود که این معیار نه از جنس عاطفه بلکه امری است واقعی. در مقاله حاضر سعی بر آن است که تاکید هیوم بر نقش منتقدان واقعی به عنوان مرجع قضاوت میان ذوق افراد بررسی و اعتبار آن سنجیده شود
خلاصه ماشینی:
"اما احساس آدمی باید از راه تمرین و مقایسه آثار و فارغ از تعصب و پیش داوری به قوه تمیز بدل شود که به همراه قواعد لطافت طبع می تواند شخص را از مرحله ابتدایی و اولیه با احساساتی خام و آموزش ندیده به احساسی پخته و توانمند و قادر به درک زیبایی واقعی و قواعد اثر هنری و نظم در متعلق لذت تبدیل نماید.
به عبارتی منتقد واقعی نیز تنها با قرار داشتن در یک موقعیت جسمانی و بدنی مشابه می تواند نسبت به یک اثر هنری قضاوت کند (Perricone: 1995, 374) شاهکار هنری در حالی که هیوم تاکید اصلی خود را بر روی نقش منتقدان واقعی به عنوان ملاک و معیار زیباییشناسی گذاشته است، جایگاه شاهکارهای هنری را به عنوان معیاری مهم برای تمیز و ترجیح قضاوتهای زیباشناختی افراد معرفی می نماید.
پرسش مهم این است که آیا می توان به زیبایی و زشتی مستقل از تمام سیستم های آموزشی دست یافت و اگر هم این کیفیات زیباشناختی مستقل از تمامی دستگاهها وجود داشته باشند چگونه می توان فهمید که کدام نظام آموزشی بدان دست یافته است؟ اگر هیوم از تغییر ذائقه برمبنای آموزش صحبت می کند منظورش تغییر دادن احساس مخاطب نیست که امری است غیر ممکن، بلکه از اصل مطبوع بودن سخن می گوید که می توان آن را با معیارهای پنجگانه یعنی قوه تمیز، لطافت طبع، تمرین، مقایسه و عدم تعصب و پیش داوری، پرورش داد.
هیوم بر این باور است که ویژگیهایی برای ارائه قضاوت در مورد هر اثر هنری یا تصدیق احساسات آنها به عنوان معیار زیبایی وجود دارد که هرکس به واسطه داشتن این خصوصیات بدل به منتقد واقعی می شود."