چکیده:
بررسی «حق تمرد» در حقیقت یافتن پاسخ این پرسش است: «در چه صورت میتوان از الزام سیاسی نظام حاکم سرپیچی کرد؟» در این مقاله پاسخ این پرسش از دیدگاه لیبرال دموکراسی، مسیحیت، اهل سنت و فقه سیاسی اهل بیت( بررسی شده است. طرفداران دموکراسی براساس مبانی فلسفی لیبرالیستی چارهای برای حق تمرد نیندیشیدهاند. همچنانکه در کلام سیاسی مسیحیت نیز این حق تمرد مورد بیمهری قرار گرفته است.اما در اندیشه سیاسی مسلمانان فقیهان اهل سنت با استناد به ادله نقلی و پارهای از روایات منقول از پیامبر اعظم( و ادلهای مثل سیره صحابه و تابعین و دلیل عقلی وجوب حفظ نظام، منکر حق تمردند و از این رو سرپیچی از فرمانهای نظام سیاسی مستقر را هرچند فاسد و ستمگر باشد، ناروا میشمرند. این مقاله ضمن نقد و بررسی ادله اهل سنت، حق تمرد از نگاه فقه سیاسی اهل بیت را مورد تحلیل قرار میدهد و مدعی است که براساس مبانی کلامی و فقهی امامیه، حق تمرد صد در صد مورد انکار نیست، بلکه در برابر نظام سیاسی نامشروع حق تمرد ثابت و در مواردی خروج و انقلاب در برابر آن واجب خواهد بود. اگرچه در مواردی که واجب اهم در میان است، مثل حفظ نظام و دفاع از کیان اسلام و مسلمانان، این حق ثابت نیست.
خلاصه ماشینی:
"ولی سؤال اصلی این است: پیشنهاد «نافرمانی مدنی»، چگونه با مبانی دموکراسی هماهنگ خواهد بود؟ آیا پذیرش این فرایند به معنای یک تناقض در دموکراسی، یا دست کشیدن از مبانی آن نیست؟ دوم: حق تمرد در کلام سیاسی مسیحیت در باب سیزدهم از رساله پولس رسول به رومیان، از کتب عهد جدید، در کتاب مقدس آمده است: هر شخص مطیع قدرتهای برتر شود، زیرا قدرتی جز از خدا نیست و آنهایی که هست از جانب خدا مرتب شده است، حتی هر که با قدرت مقاومت نماید، مقاومت با ترتیب خدا نموده باشد و هرکه مقاومت کند، حکم بر خود آورد.
به هر حال، تفسیر کلی و عمومی از این جمله، به نظر میرسد پیرایهای است که به مسیح بسته شده است و الا جوهره دین مسیح، همچون سایر ادیان رسول الهی، از این امور سست و نامعقول منزه و پیراسته است و در معارف مشترک تمامی انبیا و حقیقت دین، که همان دین اسلام است: «ان الذین عند الله الاسلام»، اطاعت محض و نفی حق تمرد اختصاص به اطاعت الله و اطاعت رسولان و معصومان دارد و الا سایر انسانها، اگر هم اطاعت از آنها واجب باشد، تا زمانی است که این اطاعت، منجر به معصیت الله نشود و هرگز چنین ولایت و حاکمیت مطلقهای برای فردی تشریع نگردیده است، چنانکه پیامبر اسلام( فرمود: «لا طاعة لمخلوق فی معصیته الخالق."