خلاصه ماشینی:
"اخلاقیت عینی ناظر بر تکلیفهایی است که فرد بهعنوان عضو اجتماع بر عهد دارد یعنی ظرفیتهای اخلاقی را که در روش زندگی هر اجتماع بهخصوص هست در نظر میگیرد و حال در گذشته آنچه طراحان مدینه فاضله اهمیت داشت این بود که فرمانروایی بهدست برترینها سپرده شود و مقالید امور به صلحای قوم تفویض گردد.
دموکراسی و آرمان برابری در انتهای دیگر خط آزادی با هواداران قطب فکری دیگر موسوم به لیبرالیسم جدید روبرو هستیم،از توکویل تا هایک،که از تأکید بر آزادی فردی حتی آنجا که احتمالا بهبهای نفی دموکراسی و آرمان برابری تمام شود آیا نمینمایند؛چه حق برخورداری از آزادی بدان معنی نیست که همه اعضای جامعه عملا و رأسا بتوانند در اتخاذ تصمیمات سیاسی و اجتماعی مشارکت فعال داشته باشند لیبرالیسمجدید البته دموکراسی را عنصری بسیار موثر و سرنوشتساز در راه پیشرفت میداند اما در عینحال آفت حکومتی را که صرفا بر استبداد اکثریت مبتنی باشد و موجودیت و استقلال فرد را در لابهلای تاریکیهای انبوه جماعت فسرده و پژمرده گرداند نادیده نمیگیرد و آن را مصیبتی عظیم و بلایی وحشتناک میشمارد و هشدار میدهد که دوکراسی مبتنی بر اکثریت عددی چهبسا به استبداد منتهی گردد و افراد آدمی را بهصورت موجوداتی ناچیز و منزوی درآورد که نه پیوندهایی باهم دارند و نه از هیچ ثابت و استقراری بهره میگیرند؛آدمکهای چون سایه که میآیند و میروند و تنها درحال گذر به چشم میخورند."