خلاصه ماشینی:
پارسی نژاد:دربارهء رویکرد تاریخی،باید بگویم اگرچه نگریستن به این اثر از این منظر کاری ارزشمند است،داشتن چنین نگرشی نیازمند آن است که منتقد این نوع آثار را رصد کرده و با مؤلفههای آنها آشنا باشد و فقط در اینصورت است که میتواند نقاط ضعف و قوّت کار را تشخیص دهد.
نکتهء دیگری که در تجربههای آقای گودینی وجود دارد،این است که این تجربههای نه تنها حسّی،بلکه عینی هم هستند،و در اینجا عینی در برابر ذهنی قرار میگیرد؛یعنی اگر به کار آقای گودینی دقت کنیم،متوجه میشویم که اوّلا در داستان ایشان توصیفات فراوانی وجود دارد و ایشان نشان دادهاند که بنا دارند در مواجههء با رخداد،آنها را به صورت تفسیری توصیف کنند و توضیح دهند.
ویژگی داستانیهایی که بر احساسات نوستالژیک تکیه دارند،این است که باید تجربهای نوستالژیک در مخاطب وجود داشته باشد،یعنی اگر کسی فضای آن زمان یا محیط روستا و شبنشینیهای آن روزگار را درک نکرده باشد،درک توصیفاتی که از این مسائل وجود دارد برای او مشکل است و این توصیفات نمیتواند پلی برای رسیدن به تجربههای ظاهرا فراموش شده باشد.
این مسائل در آثار نویسندگان مدرن مشاهده میشود که طرفدار جریانهای ذهنی در داستان هستند آقای گودینی به شدّت عینی هستند؛یعنی اگر دقت کنیم، کمتر پیش میآید وارد دنیای ذهن شخصیت شوند.
حال نکتهء دیگر آن است که آیا این موضوع جذاب باید با شخصیتی که همهء زندگیاش را میبازد و یا به دست میآورد تطبیق شود یا خیر؟ پارسی نژاد:به نظر من،با وجود اینکه موضوع این اثر جذّاب است و جای پردازش بسیار دارد،شخصیت داستان همچنان در انتهای داستان، راوی و شاهد است.