خلاصه ماشینی:
». (/8س)-سخن/دورهی چهارم/شمارهی هفت/ اسفندماه 2431 نقدی بر نمایش«شش شخصیت در جستجوی نویسنده»/نوشته: لوئیجی پیراندلو/مترجم و کارگردان:پری صابری/توسط گروه پازارگاد با همکاری انجمن ایران و ایتالیا/تالار انجمن ایران و ایتالیا/دکتر سیروس ذکاء«موفقیت نامطمئنی که نمایش"شش قهرمان[شخصیت] در جستجوی نویسنده"در بین علاقهمندان به تئاتر به دست آورد، مسائلی را برای بینندهی دقیق مطرح میسازد که از لحاظ چگونگی وضع تئاتر در ایران و درک آن حائز اهمیت است...
تمام کوششهایی هم که گاهی به عمل میآید تا ما در گذشتهی نزدیک خود،نوعی تئاتر به نام«تعزیه»و غیره برای خود دست و پا کنیم،برای کسانی که تاریخ تئاتر و نمایش را در غرب،از عهد باستان تاکنون در پیش چشم دارند،و به معنای که این وسیلهی بیان هنری در غرب دارد آشنا هستند،بیهوده است.
(/61ن)-نگین/شمارهی هفتم/آذرماه 4431 -گفتوشنودی با نصرت اله کریمی دربارهی نمایش عروسکی -مطلبی پیرامون نمایش«پهلونان اکبر میمیرد»/دکتر آذر رهنما/ صص 92 و 03 «نویسندهی نمایش،آقای بیضایی کاری تازه و بیسابقه عرضه داشته و تسلط او در نمایشنامهنویسی و استفادهای که از منابع فرهنگ عامیانهی کشور در قالب مسائل امروزی ایران کرده است،در نوع خود کمنظیر بلکه بینظیر است.
ایرج زهری در نقدی بر این نمایش میگوید: «حمید سمندریان در کارگردانی نمایشنامه کاملا موفق بود،فقط ای کاش آن همه تأکید را بر روی صرف فعل"کردن"تنها به خاطر هرچه بیشتر کمیک کردن نمایش تعدیل میکرد و قصوری دیگر از جانب او،انتخاب لهجهی دهاتی برای الیسیها بود،به خصوص هنگامی که صحنهی آخر را که در آن اوجیاس پسرش را به تماشای باغ خود برده بود به یاد آوریم.