خلاصه ماشینی:
"بههرحال از زمانی که از گروه جامعهشناسی برکلی به گروه ارتباطات دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رفته است،نتوانستم خود را از وسوسهی پرسیدن این سؤال برهانم که: *آیا با گفتهی گیدنز موافقید که<<وسایل ارتباط جمعی فکر و ذکر کاستلز را مشغول کرده است؟>> نه،چیزی که از ابتدای کار ذهن مرا مشغول به خود ساخته بود و هنوز هم میسازد،تحولات اجتماعی و روابط قدرت است.
*حال که شما به دلمشغولی خود نسبت به قدرت رسانهها و وسایل ارتباط جمعی اعتراف کردید آیا این گفته درست است که شما به وسایل ارتباط جمعی بیشتر از رسانهها علاقهمندید؟در کتاب<<بیداری جامعهای شبکهای>>(6991)ارجاعات کمی به رسانه دادهاید ولی در عوض از مفهوم وسایل ارتباط جمعی استفاده زیادی کردهاید.
*اگرچه در زمان بررسی رسانهها و وسایل ارتباط جمعی به نظر میرسد که شکافی بین این دو وجود دارد،ما هم به فناوری وسایل ارتباطی و هم به محتوای رسانهها علاقهمندیم و به نظر من تلفیق این دو کمی سخت است.
زمانی که به وسایل ارتباط جمعی علاقهمند شدید،به غیر از کتابهای مک لوهان از چه کتابهای دیگری الهام گرفتید؟آیا میتوانید از چند عنوان و نویسنده نام ببرید؟ جالبترین فرد حتی پیش از مک لوهان برای من امبرتواکو و نخستین آثارش در دهههای 0691 و 0791 در مورد نشانهشناسی (به تصویر صفحه مراجعه شود) بود (]http://www.
زمانی که من گفتم،این مدل پیشنهادی افراطی است و با مدلهای اولیهی پژوهش در ارتباطات مغایرت دارد و مطالعات رسانهها و ارتباطات چنانکه شاید و باید قدر آن را نمیدانند،کاستلز موافقت نکرد،بلکه گفت که این کار برای مثال توسط همکار خود پیتر مانک در کاربری شبکههای ارتباطات انجام شده است."