خلاصه ماشینی:
"بله،به طوری که حتی فکر میکنم انجمن اسلامی دانشجویان هم در آن فضا انتظار نداشتند که این ارتباط کمی وسیعتر از حد انجمن باشد یا از چهارچوب انجمن خارج شود،چون آن موقع جو کشور و جو بیرون از آن،طوری بود که انجمنهای اسلامی دایرهء مدار همه فعالیتها بودند و انتظار این بود که فقط با دانشجویانی که زیر این چتر همکاری میکنند ارتباط داشته باشند،ولی آقای گنجی یک روحیه بازی داشت و با همه ارتباط برقرار میکرد،یعنی دافعههای یک آدم پیچیده را نداشت و خیلی راحت اگر نقطه مشترکی بین دانشجو و یک فرد پاکستانی و جمهوری اسلامی بود،اینها را به هم نزدیک میکرد و با او گعده میگذاشت.
من خودم بعضی از نمونههایی را که در وادی فرهنگ و هنر نبودند-مثلا یک بار به اتفاق آقای گنجی جایی دعوت شدیم تا برویم نزد صاحب هتل اینترنشنال لاهور-همان هتلی که جلوی آن هتل به بنده و شهید گنجی تیراندازی شد و ایشان به شهادت رسید-ما چند روز قبل از آن حادثه،به اتفاق باهم *دوستان پاکستانی شهید گنجی لحظاتی پس از ترور (به تصویر صفحه مراجعه شود) رفتیم و قرار بود برنامه تودیع،تنظیم شود.
آنچه من شاهد بودم و واقعا تحسینبرانگیز بود،این بود که اغلب این کمکها به خاطر ارتباط و رفاقتی بود که مردم با شهید گنجی داشتند و او را واسطه امین این کار خیر میدیدند،به طوری که معمولا هنگام حضور او در هر مجلس و با کوچکترین اشارهای،مبالغ زیادی را تقدیم ایشان میکردند واین در حالی بود که حسابهای متعددی از طرف دیگر کانالهای رسمی و نمایندگیهای سیاسی جمهوری اسلامی در پاکستان به همین منظور اختصاص داده شده بود."