چکیده:
تبیین یا توضیح علمی یکی از مهمترین، و از نظر برخی از فلاسفة علم مهمترین، هدفهای فعالیت دانشمندان است. تقریبا توافق عامی میان فلاسفة علم وجود دارد که علم به توصیف امور بسنده نکرده و به تبیین آنها میپردازد. هدف فلاسفه، ارائة مدلی برای تبیین است که با تبیینهای رایج در علم همخوانی داشته باشد و احیانا بتواند تبیینهای مناسب را از نامناسبها جدا کند. همپل در میان فلاسفة علمی قرار دارد که بیشترین بحثها پیرامون تبیین علمی را انجام داده است. دو مدلی که او برای تبیین علمی ارائه کرده است محل بحثهای فراوانی بوده است. مقالة حاضر اشاره به این دو مدل، به ارائه نقدهایی که بر آن وارد شده است میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"2. مدل قیاسی ـ قانونی (Deductive-nomological parrern) همپل و اوپنهایم (Oppenheim) در مقاله معروف 1948 خود با عنوان «درسهایی در منطق تبیین» (Studies in the logic of explanation) بحث تبیین علمی را با چند مثال آغاز میکنند.
همپل و اوپنهایم در این تبیین از چند قانون طبیعت بهره گرفتهاند؛ مثلا اینکه گرما از جسم گرم به جسم سرد منتقل میشود و این انتقال به تدریج صورت میگیرد، و اینکه ضریب انبساط جیوه بیش از شیشه است، از جملة قوانین بکار گرفته شده در این تبیین هستند.
مثال همپل و اوپنهایم برای این حالت آن است که فقط از قوانین حاکم بر حرکت اجرام سماوی و بدون استفاده از شرایط اولیة خاصی میتوانیم نظم حاکم بر حرکات ستارگان دوقلو را تبیین کینم.
] همپل و اوپنهایم به این نکته توجه دارند که برآورده شدن این شرط در عمل، تبیین علمی را بسیار دست نایافتنی میکند، زیرا در علوم تجربی علم به درستی یک حکم تجربی، اگر نگوئیم که همواره غیرممکن است، حداقل دربارة عمدة احکام تجربی با چالش مواجه است.
مشکل عدم ارتباط (Irrelevance) واسلی سمن (Wesely Salmon) (1971 ص 34) مثالی ارائه میکند که تمامی شرایط مدل قیاسیقانونی را برآورده میکند اما به علت عدم ارتباط علی میان تبیینگرها و تبیینکننده، تبیین مناسبی به شمار نمیرود.
شاید بتوان با افزون قیدی به شرایط تبیین در مدل قیاسیقانونی این مشکل را برطرف کرد: بایستی میان تبیینگرها و تبیینخواه رابطه وجود داشته باشد."