چکیده:
این مقاله به نقش و تأثیر فرهنگ در تولیدات تلویزیونی،به ویژه فیلم در هندوستان،نظر دارد.نظریهی نزدیکی فرهنگی برای تحلیل برنامهسازی تلویزیونی و استعمارطلبی رسانهای در پیشرفت کشورها،نظریهای کارآمد و قابل تأمل است.از میان فیلمهای تلویزیونی سینمای هند،فیلمهای کمارزش و بازاری که بیشتر جنبهی تجاری و سودآوری دارند در این مقاله مورد توجه قرار گرفتهاند که نمایش فیلم رامایان در دههی 08 نمونهی بارز این قبیل فیلمهاست.این اثر که برپایهی اسطورهشناسی دینی هندی و مشتمل بر چندین داستان است،نه تنها در هند بلکه در نپال و سرزمینهیا دیگر آسیای جنوبی و حتی میان جماعت یهودیان پراکنده هندو در سرتاسر جهان نیز با اقبال عمومی مواجه شده است که علت آن«نزدیکی فرهنگی»است.برپایهی نظریهی نزدیکی فرهنگی میتوان گفت مردمان این مناطق ترجیح میدهند فرهنگ منطقهای خود و آنچه را که برحسب رمزگان زیباییشناختی قادربهدرک آن هستند انعکاس دهند.عمومیت یافتن این نظریه نوعی مبارزه علیه استعمارطلبی رسانهای است.
نویسنده با بررسی پنچ موضوع در حوزهی زیباییشناسی،به تحلیل تولیدات تلویزیونی هندی میپردازد که عبارتاند از کاربرد سبک و رنگ،حرکت،صدا،فضای دوبعدی سطح مقطع تلویزیونی و فضای سهبعدی زاویهی دوربین.سه عامل رنگ،حرکت و صدا نقش مهمی دارند و در این مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند چرا که از جایگاه فرهنگی خاصی برخوردارند و به عبارتی فرهنگ محورند.این موضوعات پنجگانه با استانداردهای زیباییشناختی آمریکایی(غربی)نیز مقایسه شده است و نشان میدهد قراردادهای تلویزیون حرفهای غرب در میان فرهنگهای دیگر،جهانی و همگانی نیست.
خلاصه ماشینی:
"از میان فیلمهای تلویزیونی سینمای هند،فیلمهای کمارزش و بازاری که بیشتر جنبهی تجاری و سودآوری دارند در این مقاله مورد توجه قرار گرفتهاند که نمایش فیلم رامایان در دههی 08 نمونهی بارز این قبیل فیلمهاست.
این اثر که برپایهی اسطورهشناسی دینی هندی و مشتمل بر چندین داستان است،نه تنها در هند بلکه در نپال و سرزمینهیا دیگر آسیای جنوبی و حتی میان جماعت یهودیان پراکنده هندو در سرتاسر جهان نیز با اقبال عمومی مواجه شده است که علت آن«نزدیکی فرهنگی»است.
این موضوعات پنجگانه با استانداردهای زیباییشناختی آمریکایی(غربی)نیز مقایسه شده است و نشان میدهد قراردادهای تلویزیون حرفهای غرب در میان فرهنگهای دیگر،جهانی و همگانی نیست.
به منظور پژوهش دربارهی سواد رسانهای ب روش زیباییشناختی تلویزیونی فرهنگ بنیاد،من سه جنبه از موضوع را بررسی میکنم:نخست اینکه چگونه عناصر تولیدی برنامههای کم ارزش دینی هندی مانند رامایان،از نظر زیباییشناختی متفاوتاند از استانداردهای به اصطلاح حرفهای که به شدت در آمریکا دنبال و اجتماعات گوناگون یهودیان آواره و پراکندهی هندو در هر سو از جهان نیز بسیار موفقیتآمیز بود.
برای مثال،پندارکور اشاره میکند که هندوهای مذهبی تاکنون خط سیر داستان رامایان را از طریق نمایشی که پیش از این ارائه شده دریافته بودند و بنابراین،زبان موضوع و پیامد اصلی در تفسیر نیست(ارتباط فردی،32 می 1002).
آوازهای فیلم هندی،در اقع ژانر سینمایی هندی را در هند تعیین میکنند و تلویزیون از آن تداعی معانی بسیاری را دریافت میکند،آوازها در مورد رامایان در طول حماسهسرایی خوانده شدهاند،درحالیکه بخش بزرگی از کل تجربهی صحنهی نمایش را میسازد.
نکتهی پایانی که میتوان دربارهی سبک فیلمبرداری فیلمهای هندی بیان کرد چیزی است که شاید بر تولید برنامههایی نظیر رامایا،هرچند نه داستان اول نمایش آن،تأثیر داشت."