چکیده:
موضوع این مقاله بازتاب بحثی است که پس از کشف سخنرانی هگل در زیباییشناسی از سال 6281(در سال 5002)درباب کیفیت تنظیم مجموع سخنرانیهای هگل در زیباییشناسی،به گردآوری و ویراست هوتو1،در جوامع فلسفهی هنر زمینه یافته است.زیباییشناسی 6281 را آنماری گتمن زیفرت2ویرایش و منتشر کرده است.نظرات دو زیباییشناس مجارستانی که در این نوشته انعکاس یافته،همچنین واکنش و ارزشگذاری به تفاوت و تشابه میان این زیباییشناسی و زیباییشناسی گردآوری شده توسط هوتو است که از سال 5381 تاکنون شناخته شده و در مورد استفاده بوده است.
خلاصه ماشینی:
"از همین رو هگل در پیشگفتار پدیدارشناسی گفت،که در زمان او هیچ مفهوم والایی وجود ندارد،و در آن مطلق خود را به عنوان روح بیان میدارد؛به این ترتیب او در عین حال ادعا کرد که[امر]روحی در تحقق تاریخی آنجا حاضر است،اما بدین وسیله امر روحی به خود خویش به عنوان[اشارهی رجعتی]رجعت میدهد،به عنوان زمینه و آغاز،و به طور نامحسوس حقیقت و حیات(زندگی)خود را از دست میدهد.
اما امر زیبا یک ایدهی ذاتی نیست،بلکه تنها در اثر هنری تجلی میکند، و ترکیب خود را وقتی از دست میدهد که وجودی که به صورت نفی نهاده شده دیگر به عنوان ذهنیت جلوه نکند:«حال وقتی امر زنده چنان میبود که ما ایده را تبیین میکنیم،میتواند زیبا باشد،زیرا مفهوم و واقعیت ضروری حاضر است که مفهوم آن را معین کرده است.
وقتی هوتو این اهمیت را در آن دیده است که هگل کوشیده است چشمانداز تاریخ هنر را یکپارچه کند،بوبنر این دستاورد را در توضیح عام خود ویژگی مفهومی هنر میبیند:«اکنون تردید نیست که زیباییشناسی به عنوان نظریهی فلسفی هنر در وضعیت بدی قرار دارد.
*در تألیف این مقاله گذشته از«گئورگ ویلهلم فریدریش هگل:فلسفهی هنر،سخنرانی 6281 و پیشگفتار بر چگونگی کشف و اهمیت آن به قلم آن ماری گتمن زیفرت،از دو مقالهی زیر استفادهی مبسوط شده است: الف) auf der sPuren der richtigen hegelschen aesthetik (در ردیابی زیباییشناسی صحیح هگل)،به قلم janos weis ب) "das lebendige ist schien"bemerkungen zu hegels kunstaufafassung (پدیدهی زنده زیباست:ملاحظاتی در درک هنری هگل)به قلم bela bacso ،(هر دو نویسنده مجارستانیاند)،منتشره در: estetlka the central euroPean journal of aesthetlcs به انتشار انستیتو تاریخ هنر آکادمی علوم جمهوری چک،8002/1."