خلاصه ماشینی:
"فیلم از سویی فرمولهای فیلمفارسی را به کار میگرفت و فضای داستانش را در همان لوکیشنهایی گسترش میداد که آدمهایش مثل فیلمهای مشابه لمپن و چاقوکش و الوات و هرزه بودند و از سوی دیگر برخلاف آن فیلمفارسیها داستان محکم و فیلمنامهیی با شخصیتهای قوی داشت که در این فضا عناصری وارد کرده بود که بهطور کامل در تضاد با همان فرمولها قرار داشتند؛مثل دیالوگهای بدیع و دارای زیر متن،ارایهی پیام و دغدغهی طرح مسایل اجتماعی دوران خود را در نگاهی عمیقتر به دغدغههایی برای تمام دورانها هم قابل تبدیل است.
آنچه گوزنها را به اثری متفاوت نسبت به سایر ساختههای کیمیایی تا این مقطع تبدیل میکرد،آن بود که او این بار به انگیزههای شخصی قهرمانانش وجوه اجتماعیتری میبخشید و آنها را از محدودهی انتقامها و کینهجوییهای فردی فراتر میبرد و نگاه آرمان خواهانهاش را در نمایش فضای اجتماعی دوران خود به گونهیی شفافتر جاری میساخت؛مثلا در اینجا سید با به قتل رساندن اصغر هرویین فروش تنها فردی که عامل زوال و انحطاط خودش بوده است را از بین نمیبرد، بلکه ریشهی فسادی همه گیر را ریشه کن میکند و تیشه بر ریشهی فردی میزند که با پخش مواد در میان دانشآموزان مدارس در واقع در حال از بین بردن یک هویت اجتماعی در آیندهیی نزدیک است.
هرچند در این مورد خاص کیمیایی که دوست صمیمی او از دوران کودکی قریبیان بود او را از تحصیل در آمریکا فرا خواند تا دستیارش در فیلم بیگانه بیا باشد اما سپس دست تقدیر قریبیان را در یکی از شاه نقشهای آثار کیمیایی نشاند که سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد تا به یک بازیگر شاخص و حرفهیی در سینمای ایران تبدیل شود"