خلاصه ماشینی:
"بنابراین بازگشت به مسیر اعتدال هم از سوی دنیای غرب و هم از سوی دنیای مشرق امری مطلوب است؛زیرا نادیده گرفتن نقشهای سنتی زن در کنار نقشهای نوین اجتماعی-اقتصادی زنان،برای دنیای معاصر،معایبی را به ارمغان آورده که به نظر من تا حدود زیادی این نقشها ناگزیر ایجاد شده،یعنی جامعهی بشری انتخاب نکرده که زنان از خانه بیرون بیایند،بلکه تسلیم شده است و در حقیقت زمانی که جامعه،گذار از وضعیت سنتی به صنعتی را طی میکرد،اقتصاد به نحوی حاکم بر سیاست،اخلاق و مذهب در دنیا شد که نتیجهاش بدون اینکه انتخاب جدی صورت گرفته باشد،به این شکل درآمد.
اکنون حتی در کشور ما که اسلامی است،آیا برای زنان امکان انتخاب وجود دارد که در خانه بمانند؟آیا شرایط اقتصادی به خیلی از خانوادهها اجازه میدهد که زنان کار جدی نداشته و نقشی در درآمد خانه برعهده نگیرند؟بنابراین شاهدیم که زنان ناگزیر وارد فعالیتهای اقتصادی شدهاند و نتیجهی این وضع که از پیش سنجیده نشده و الگویی برای آن ترسیم نشده بوده به اینجا رسیده که میبینیم و در دنیای غرب بهشدت قابل رؤیت است: -زندگیهای فردی جایگزین زندگیهای خانوادگی شده بهطوریکه آمار تجردهای قطعی رو به افزایش است،حتی در کشور ما،با اینکه اصلا قابل مقایسه با جهان نیست.
در سفرهای اخیری که پیش آمده و با غربیها مذاکراتی داشتهام،متوجه شدهام که این حرفها خارج از مرزها خیلی جاذبه دارد و در آنجا بحث در نظر گرفتن تفاوتهای انسانی زن و مرد و اینکه الگوها را طوری تعریف کنند که زنان دچار نقش مضاعف نشوند،قابل توجه است؛زیرا آنها این مسیر را رفته و ناکارآمدی سیستمی را که قبلا طراحی کرده بودند،برایشان روشن شده است."