چکیده:
برای کسانی که با علم اقتصاد آشنایی اندکی دارند مطالعه مقالات این علم حیرت آور است. هر کس با مراجعه به مجلات معتبر این رشته ممکن است از خود بپرسد،«آیا این اقتصاد است یا شاخهای از ریاضیات؟»؛ به هر حال این وضعیت کنونی این شاخه از علم است. هر کس برای اینکه آن را یاد بگیرد بیش از آنکه نیاز به شناخت فرهنگ، تاریخ، ساختارهای نهادی جامعه و امثال آن داشته باشد باید ریاضیات بداند. در واقع وضعیت کنونی به نحوی است که یادآور این جمله معروف بر سر دروازه آکادمی افلاطون است که، «هر که وارد اینجا میشود باید ریاضیات بداند». اما چه شد که اقتصاد تا این حد به ریاضیات وابسته شد؟ آیا ریاضیات توانسته زمینههای بالندگی این علم را فراهم آورد؟ یا اینکه بر عکس، آیا ریاضیات موجب محدود شدن قلمرو علم اقتصاد شده است؟ آیا ریاضیات میتواند کلیدی برای فهم مشکلات اقتصادی باشد؟ اساسا چه شد که اقتصاددانان متوسل به ریاضیات شدند؟ اینها و پرسشهایی از این قبیل همگی از جمله مسائل مهمی هستند که میتوانند در فهم رابطه بین اقتصاد و ریاضیات و اینکه این رابطه چگونه باید باشد، نقش مهمی داشته باشند. در این مقاله با تمرکز بر روی این پرسشها به عنوان دو یافته مهم نشان خواهیم داد که؛ اولا، توسل به ریاضیات برخلاف تصور مرسوم، نه به عنوان واکنشی به نگرشهای مارکسیستی و نظریه ارزش مبتنی بر کار، بلکه بر آمده از یک خاستگاه فلسفی است که طبق آن برای اینکه اقتصاد یک رویکرد علمی تلقی شود باید به ریاضیات متوسل شود؛ ثانیا، توسل به ریاضیات باعث محدود شدن قلمرو علم اقتصاد و حذف بسیاری از مفاهیم و پدیدههای مهم از تحلیلها و تبعات ناخوشایند دیگری برای اقتصاد شده است.
خلاصه ماشینی:
"نوسانات قیمت نفت و اثر آن بر متغیرهایکلان اقتصاد ایران(1386-1367) محسن ابراهیمی{o1o} استادیار دانشگاه بو علی سینا ابراهیم زرینی{o2o} عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور سید محمد علی حاجی میرزایی{o3o} عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی تاریخ دریافت:88/05/28 تاریخ تأیید:89/03/08 چکیده {IBدر این مطالعه نوسانات قیمت نفت و اثر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی به روش«خود رگرسیون برداریساختاری» )RAVS( {o4o} با دادههای فصلی برای قیمت نفت و سایر متغیرها در دوره مذکور بررسی شده است،نتایج حاصل ازبرآورد مدل و همچنین تفسیر توابع عکس العمل آنی )?FRI( {o5o}و تجزیۀ واریانس خطای پیشبینی )?DVEF( {o6o}،نشانمیدهد که رابطه معناداری بین قیمت نفت و سایر متغیرها وجود دارد.
مهرآرا و نیکی اسکویی(1385)در مطالعهای با روش خود توضیحبرداری ساختاری )RAVS( اثر تکانههای نفتی را بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران،عربستان سعودی،کویت و اندونزی را بررسی ونتیجهگیری میکنند که تکانه قیمت نفت مهمترین منبع نوسانات تولید ناخالص داخلی و واردات درعربستان و ایران میباشد در حالی که در اندونزی و کویت تکانه واردات اصلیترین منبع تغییرات آن دومتغیر میباشد،همچنین نشان داده میشود که وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی و آسیبپذیری اقتصاداز تغییرات قیمت نفت به ترتیب در عربستان و ایران بیشتر از دو کشور دیگر میباشد.
www//:ptth:ta enilno ro weiveR CEPO elbaliava,"nairegiN rof ledom RAV gnisu yduts esac a:ymonocE nairegiN eht dna noitautculf ecirP liO",)5002(,idayA xileF."