چکیده:
هدف از تدوین این مقاله، تبیین عوامل زمینه ساز در جهت کمال و تربیت انسان می باشد. تبیین عوامل مورد نظر بر اساس دیدگاه های مطرح شده در نهج البلاغه می باشد. این مقاله که از نوع پژوهش های بنیادی است، با روش تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل محتوایی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته و با مطالعه گزاره های انشایی در نهج البلاغه، شش عامل اساسی در تربیت را که هموار کننده مسیر کمال آدمی است استخراج و پیرامون آن به بحث و بررسی پرداخته است. این عوامل عبارتند از: 1) عامل معرفت شناختی به واجب تعالی. 2) یقین، و محقق نمودن آن در نفس. 3) خرد و خردورزی. 4) علم و نقش آن در تربیت و کمال انسان. 5) خودشناسی. 6) تمسک متربی به مربی کامل (انسان کامل).
خلاصه ماشینی:
انسان همزمان با تلاش جهت فهم و شناخت خويشتن، در پي پاسخ به سؤالات گوناگوني بوده است؛ از قبيل اينكه انسان چگونه تربيتيافته به کمال ميرسد؟ و اينکه چه عواملي زمينهساز تربيت او است؟ لذا انسان به همان نسبت كه همواره رؤياي كمال دنياي خويش را در سر داشته، رؤياي كمال خويشتن را نيز ميپرورانده است، تا به بالاترين درجه رشد و كمال انساني برسد؛ چرا که در وجود انساني، قابليتهايي محقق است که خاص اوست و در ديگر موجودات چنين قابليتهاي تحقق ندارد.
معرفت نسبت به خداوند معرفت به خداوند از جمله عواملي محسوب ميشود که در جهت تربيت و سير تکاملي وجود انسان در نهج البلاغه مورد تأکيد قرار گرفته و توجه خاصي به آن شده است.
از اين رو، از اساسيترين عوامل تربيتي انسان که در جهت تکامل او رقم ميخورد و نهج البلاغه بر آن صحه گذاشته و به آن پرداخته است، تحصيل معرفت نسبت به خداوند ميباشد.
2. يقين و محقق نمودن توان آن در نفس نهج البلاغه از يقين و نيروي نهفته در دل آن، به عنوان رکن اساسي در جهت تربيت و تکامل انسان نام برده که متربي بايد به تحقق اين نيرو در خود اهتمام ورزد.
البته نهج البلاغه، انسان و متربي طريق کمال را مطلقاً به متابعت از عقل فرانخوانده است؛ يعني چنين نيست که حدود، شرايط و راهکاري جهت تعقل صحيح ارائه نکرده باشد.
تربيت انسان و کمال او از ديدگاه نهج البلاغه، در توجه به شش عامل است: 1.