چکیده:
دگرگونی های نوین ناشی از تغییرات بنیادین در جهان بینی انسانی و پیامدهای اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی ـ عقیدتی و حتی علمی و فناوری آن، بعد از ظهور تجدد جامعه های انسانی را در نقاط مختلف جهان در معرض وضعیت های متفاوتی قرار داد که بی شباهت به راهیابی افراد در جهان امروز برای سامان هویتی آنها نیست. انقلاب های سیاسی و اجتماعی به عنوان پدیده ای نو از جمله این تحولات است که جوامع انقلابی را در معرض چالش ها و تخریب های جدید ازجمله چالش های هویتی عمیق و بنیادین قرار می دهد. انقلاب اسلامی به منزله نقطه عطفی در بازسازی هویت ملی ایرانیان، از ابعاد و وجوه مختلف دارای اهمیت است. یکی از پرسش های بنیانی این است که در فرایند انقلاب و نظام برامده از ان، چگونه «سردرگمی» و آشفتگی ناشی از تخریب هویت ایرانی در اثر اقدامات حکومت پهلوی، به تدریج ترمیم و بازسازی شد؟ برای پاسخ به این پرسش، از اندیشه و روش حضرت امام خمینی(ره). معمار و رهبر انقلاب و نظامی اسلامی، یاری جسته ایم؛ از الگوی نظری مارسیا و ابعاد چهارگانه ان در سطح جمعی و ملی بهره گرفته ایم و وضعیت های ناشی از ان را ترسیم نموده ایم؛ آن گاه در جمع با نظریه سبک رهبری فرهنگی نهضت ها و اصول وضع شده انسان شناختی ان در قالب ایده پژوهش، که آشفتگی و بازسازی هویت ملی است، پاسخ سوال را به آزمون گذاشته ایم.
خلاصه ماشینی:
"در مجموع آنچه در این بازه زمانی در حوزۀ تأثیر بر هویتایرانی روی داد را میتوان به شرح ذیل دستهبندی نمود: الف)ایجاد چالش در حوزۀ دین با ورود اندیشههای غربی به ایران که در اثربازگشت محصلان اعزامی به کشور،ترجمۀ کتابهای خارجی به زبان فارسی،تأسیسمدارس جدید به سبک اروپایی و اقدامات فرهنگی و آموزشی صورت گرفت؛ ب)ایجاد تردید در کارایی زبان و ادبیات فارسی در جهان جدید به طوری کهبسیاری از روشنفکران پیشنهاد تغییر خط و زبان را دادند؛ ج)ایجاد خدشه در درستی و سودمندی افسانهها و اسطورههای ایرانی توسط برخیروشنفکران؛ د)از بین رفتن وحدت سرزمینی ایران در جنگهای اول و دوم ایران و روس دردوران ناصر الدین شاه،و هجوم آوردن قدرتهای متخاصم به ایران پس از مشروطه ودر زمان جنگ اول جهانی که ضعف حاکمیت ملی ایران را به اثبات رساند؛ ه)پاگرفتن سنت وابستگی به خارج و در نتیجه حمایت روسیه از پادشاهان قاجارو کسب امتیازهای مختلف توسط روسیه و انگلستان از دولت ایران به ویژه حق قضاوتکنسولی توسط دولت روسیه و تعمیم آن به سایر دولتها؛ نتیجۀ همۀ اینها در دو نکته خلاصه گردید:یکی احساس از خودبیگانگی«منایرانی»(تاجیک،1384:155)و دیگری بریدن روشنفکران از گذشتۀ اسلامی-ایرانیخود و سرگردانی آنها بین غرب و ایران باستان(آجودانی،1384:42).
مسلما هدف حضرت امام(ره)دراین بخش،آن بوده که آنچه را در روحیۀ ملت ایران تحت عنوان عدالتخواهی وجوددارد،سرلوحۀ برنامه و عمل حکومت جمهوری اسلامی قرار دهند و از این راه یکی ازعناصر هویتی ایران را ترمیم نمایند و تحکیم بخشند؛بدین ترتیب یک رهبر الهی باسبکی فرهنگی،این گونه به مقابله با آشفتگی هویت ملی ایران برخاست."