چکیده:
یادگار زریران کهنترین تعزیهنامه و نمایشنامهء ایرانی است که بهدست ما رسیده است. خط و زبانش پارسیک؛یعنی پهلوی ساسانی است.وجود واژهها و ویژگیهای زبان پهلوانیک(پهلوی اشکانی)در این اثر نشان میدهد که زمان سرایش آن بایستی بسیار کهنهتر و چنانکه برخی گمان کردهاند،مربوط به زمان اشکانیان باشد.این اثر را مؤلفانی در دورهء ساسانی همانگونه که به صورت شفاهی و سینه به سینه شنیده شده، گردآوری کردهاند.این داستان را دقیقی در نیمهء نخست قرن چهارم به نظم کشیده و فردوسی آن را در شاهنامهء خود گنجانده است.گفتهء دقیقی اگرچه با متن یادگار زریران کاملا یکسان نیست ولی بسیار نزدیک مینماید.گویی گذشتهاز خداینامه یا خدای نامههایی که دردست داشته از متن پهلوی یادگار زریران هم سود جسته است.
البته بعضی از محققین براین عقیدهاند که معلوم نیست دقیقی در هنگام سرایش شاهنامهء خود(گشتاسبنامه)،این اثر را در دست داشته یا به واسطهء منبع دیگری که آن از روی یادگار زریر نوشته شده است؛یعهنی شاهنامهء منثور ابو منصوری،روایت آن را به نظم درآورده است.در هر صورت وجود ناهمسانیهای چشمگیری در این دو اثر،نگارنده را برآن داشت تا مقایسهای اجمالی از آنها ترتیب دهد.امید است که در نهایت امر به نتایج مفیدتری در این زمینه دست یابد.
خلاصه ماشینی:
"خدای نامههایی که دردست داشته از متن پهلوی یادگار زریران هم سود جسته است.
خلاصهء داستان از روی متن ترجمه شدهء یادگار زریر بدینگونه است که داستان
زریر سپاهبد که برادر خود گشتاسب شاه را چنین میبیند،
در این اثر بدون هیچ مقدمهای از دین آوری گشتاسب سخن رفته است.
و سپس نام هردو را به گشتاسب میگوید:«گشتاسب شاه گوید کهشان اندر به
متن یادگار:«پس گشتاسب شاه را چون سخن ایشان شنود،دشخواری گران بود.
سپس این ماجرا زریر،سپهدار نامی ایران و برادر گشتاسب اجازه میخواهد که
نامه را پاسخ کند و گشتاسب این اجازه را به وی میدهد.
(همان،ص 08،بیت 822 و 922) برعکس شاهنامه که در آن از مکان جنگ اثری نیست،در یادگار زریر جایگاه آن
در متن یادگار نامهء مهرشدهء گشتاسب توسط فرستادگان ارجاسب به توران
به چشم میخوریم: «پس گشتاسب شاه به زریر برادر فرمان میدهد که:سر کوهها آتش فرمای کردن.
سپس در هردو اثر از جمعشدن سپاه بردرگاه گشتاسب سخن رفته است.
گشتاسب نیز چنین میکند و وی پادشاه را از کشته شدن زریر و چند تن از
ولی گشتاسب میخواهد تا مانع رفتن زریر به جنگ شود.
شاهنامه برخلاف متن یادگار از گفتوگوی گشتاسب و بستور شخنی بهمیان نیست.
به صورت دیگر ادامه میدهد که سرانجام آن،فرار گشتاسب است:چو دانست خاقان که ماندست و بس
پس از آن دقیقی در حماسهء خود از بازگشت گشتاسب به بلخ،فرستادن اسفندیار به
شبهه را بهوجود آورده است که دقیقی زبان پهلوی میدانسته و در اثر خود از منظومهء یادگار زریر استفادهء مستقیم کرده است،ولی«شواهد و دلایل موجود نشان میدهد که"