خلاصه ماشینی:
"او در مذمت تمرکز قدرت مینویسد:«قدرتهایی را که خود به تنهایی میتوانستند از عهده استبداد آنچه از کار توکویل برای نظریه سرمایه اجتماعی اهمیت دارد، کاوش درباره ارتباط شکلهای دولت با شرایط گوناگون اجتماعی و تأثیری است که خصوصیات فرهنگی جوامع بر سرشت سیاسی آنها دارد برآیند از میان بردهایم،همه امتیازهایی را که از خانواده،مؤسسات و افراد سلب کردهایم یکجا به دولت مرکزی بخشیدهایم،بدینسان نیروی گهگاه ستمگر ولی غالبا محافظهکار گروهی کوچک جای خود را به ضعف همگان داده است»(توکویل،مجموعه آثار،یکم/ الف،8 به نقل از سیدنتاپ،5731:08).
این تصویر از جامعه امریکا در مقابل تصویری است که توکویل از جوامع اروپایی و به طور ضمنی فرانسه زمان خود ترسیم میکند:«پارهای ملل اروپایی هستند که در جامعه آنها آنچه خودگردانی محلی را در فرانسه از میان برده بود،انهدام اشرافیت بود.
در حالی که در انگلستان خودگردانی محلی به سبب استیلای اشرافیت همچنان باقی بود؛ آیا برای دستیابی به خودگردانی محلی و محدود کردن تمرکز، میباید مجددا اشرافیت در فرانسه احیا میشد؟توکویل با آن که خود ریشهای اشرافی داشت، این نظر را رد میکرد لیبرالها برای تضمین خودگردانی،نهادهای پارلمانی انگلیسی را پیشنهاد میکردند اما از این نکته غافل بودند که آنچه خودگردانی محلی را در انگلستان تضمین میکرد، نه حاکمیت پارلمانی،بلکه«اشرافیت طبیعی»مقتدری بود که در فرانسه وجود نداشت فرد حکم ستون زائدی را دارد که در سرنوشت محل بلا تأثیر و بدون نقش است."