خلاصه ماشینی:
"مسئلهی اصلی همان انتخاب است،انتخاب نادرست باعث میشود شما متن شیرین و دلپسند و طنازانهی نویسندهای چون رولد دال را به دست شاعری بدهید که از آن محصولی این چنین مغلق و سخت خوان بیرون بدهد: یادت باشه که توی پلیدی میون صدها هزار حیوون نمیرسه هیچ کسی به پای کراکی-تمساح-درب و داغون این نوشتهی منظوم را بدون شنیدن سی دی ضمیمه به چند کودک بدهید و ببینید کدام یک از آنها حتی توانایی روخوانی درست این شاهاکار هنری را دارند؟ تمام کتاب با همین وزن ریتمیک بازنوشته شده است.
آیا براستی هدف از این انتخاب ناشر-یعنی سپردن متن ترجمه شده به یک شاعر-کمک به روان خوانی و لذت مضاعف مخاطب بوده است؟خواهیم گفت که متأسفانه این انتخاب نادرست باعث شده است شاعری مانند شهرام رجبزاده نیز در گیر و دار روایت داستان و رعایت اصول شعری به یک ناظم بدون خلاقیت با زبانی ضعیف و پر از حشو تبدیل شود و دشواریهای متنی که پس از برگردان به شعر تحویل مخاطبان شده است،اجازهی لذت بردن از شیرینیهای نثر نویسندهای به ارزشمندی«دال»را هم از مخاطب گرفته است.
زیبایی و هنری که نویسنده به خرج داده است این است که از ایهام تناسب نام عمه(که به احتمال زیاد آنت بوده است)با معادل انگلیسی آن«نت»(مورچه)بهره میبرد و مورچهخوار نادان که فکر میکند عمه آنت،مورچه است،عمه را درسته میخورد!در ترجمهی فارسی به جای توضیح این مسئله (آنت به عنوان یک اسم و قرابت آن با شکل انگلیسی واژهی مورچه)انتخاب اشتباه مترجم در درست کردن یک اسم جعلی برای عمه که شبیه مورچه باشد،باعث دردسر شاعر شده است."