چکیده:
بهرهگیری هرچه بیشتر از منابع اصیل دین در عرصهء استنباط،بستگی به میزان درک ما از آنها دارد.هرچه بر شناخت ما از جایگاه قرآن،سنت و عقل و جایگاه آنها در هندسهء فهم دین افزوده شود،بر اقبال ما در استفاده از آنها افزوده خواهد شد.برای همین نیز بر هر فقیهی لازم است تا بر تاملات خود در این زمینه بیفزاید.در این نوشتار،حجیت و جایگاه ارزشی عقل از نظر کیفی مورد توجه بوده و تلاش شده است تا از اصل حجیت و ارتباط آن با عصمت،تحلیلهای بسا تازهای ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"ارزشی عقل از نظر کیفی مورد توجه بوده و تلاش شده است تا از اصل حجیت و ارتباط
این برخلاف چیزی است که برخی اصل در عقل را معنای غیرمادی آن گرفته و
انحرافی باشد نیز استعمال شده است:«قالوا أتحدثونهم بما فتح الله علیکم لیحاجوکم به عند ربکم أفلا تعقلون»(بقره:67).
درک خواهد کرد؟لازمهء این نظریه آن است که انسان تنها یک قوه برای فهمیدن دارد
از این مقدمه،افزون بر حجیت عقل،میتوان عصمت عقل را نیز استفاده کرد که در
دلیل اول:عقل در ذات خود چیزی جز قوهء فهم نیست.
عقل از این جهت،مانند علم است،زیرا علم نیز در ذات خود چیزی جز
اشکال:عصمتی که برای ذات عقل ثابت شده است،عصمت ذاتی عقلی است که
اگر دلیل اثبات آن غیر از عقل باشد،در این صورت نیز روشن
است که هیچ دلیلی غیر از عقل حجیت ذاتی ندارد و اثبات آن نیازمند وساطت عقل
زیرا قوام و ثبات آنها نیز به دلیل عقل است.
این خود فتحی است که خدا برای مسلمانان قرار داده،و ما نباید آن را
مخلوق خدا،نور است و در روایت دیگری از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز وارد
است و ائمه علیهم السلام،از رجوع به عقل جلوگیری کرده و تفسیر قرآن را ویژه خود
وجه مشابهت میان وحی و عقل در این تقسیم آن است که وحی در ذات خود
با این بیان،صحت و سقم دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مشخص میشود اشکال 3:روایات از مراجعه به عقل در فهم دین جلوگیری کردهاند.
عصمت عقل از مجموع این آیات به خوبی قابل استفاده است."