چکیده:
مقایسهء اندیشهء سیاسی فارابی و افلاطون(مدینهء فاضله)بحث اصلی این مقاله است.نخست اشارهای کوتاه به وضعیت زندگی فارابی و عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت علمی او صورت گرفته است.همچنین ماهیت سیاست در اندیشهء فارابی(مقایسهء آرای سیاسی با گذشتگان یونانی)مورد توجه قرار گرفته و بیان شده است اولین چیزی که فارابی و افلاطون الهی و امام فلاسفه را به هم نزدیک میکند این است که هریک برای نخستین بار، در جهان خود به طرح آرای سیاسی میپردازند.فارابی و افلاطون،هر دو،رفع مسائل جامعهء مدنی خویش را در حل نگرش انسان به سیاست مییافتند.لذا تلاش فیلسوفانهء هر دو مصروف این گردید تا سیاست یعنی این یگانه عنصر استحکام تار و پود زندگی اجتماعی آدمیان را برمبنای اخلاق دوباره تعریف کنند و آن را به عالم جاودانگی بالا،ربط دهند. آنگاه مدینهء فاضله از منظر دو اندیشمند تعریف شده و پس از آن به تفاوتها و شباهتهای مدینهء فاضلهء هردو فیلسوف پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"مقایسهء اندیشهء سیاسی فارابی و افلاطون(مدینهء فاضله)بحث اصلی این مقاله است.
افلاطون الهی و امام فلاسفه را به هم نزدیک میکند این است که هریک برای نخستین بار،
اختلاف نظر وجود دارد ولی معروف این است که پدر فارابی پارسی و مادرش از
اما سؤال اساسی این است که آیا آرای اهل مدینهء فاضله در فلسفهء فارابی دارای
عقیدهء رایج دربارهء فارابی این است که بنیاد فلسفهء سیاسی او،الگوی مدینهء فاضله و فیلسوف حاکم آن،طبقات مدینه و اهداف غایی آن ادراک تازهای همان مفاهیم
مدینهء فاضله است و اجتماعی که از طرف این برای رسیدن به سعادت
به عقیدهء فارابی این زمامدار باید افضل انسانها باشد تا انسانهای زیر فرمان خود
طرح مدینهء فاضله افلاطون بعد از آن بوده است که وی تمام نظامهای موجود در
افلاطون در فلسفهء سیاسی خود به دنبال این سؤال است که چه کسی باید
در بازکاوی اندیشهء افلاطونی،به این نکته میرسیم که وی همواره تأکید دارد که انسان باید معتدل باشد و از افراط و تفریط دوری کند.
این به آن معنا نیست که فارابی فلسفهء یونانی را رد کرده است و یا معنای اقوال
اجتماعی که در آن بر سر رسیدن به سعادت همکاری صورت گیرد اجتماع و مدینهء فاضله است(فارابی،آراء اهل المدینة الفاضلة:28).
اما فارابی معتقد بود که فلسفه باید در دست افراد خاصی باشد،به این دلیل که
فارابی در تمام آثار سیاسی خود در پی پاسخگویی به این سؤال است.
چنانکه عبد الله نعمه معتقد است اوصافی که فارابی برای رئیس مدینهء
فارابی بوده است و او قسمت اعظم آرای سیاسی خود را از آثار افلاطون اقتباس کرده است."