چکیده:
طی سالهای 1357ـ1341،گفتمانهای سیاسی متفاوتی نقش آفرین صحنهی تحولات ایران بودند. با توجه به خصوصیت شکل دهی گفتمانها به فهم و تصور از واقعیت و تاثیر آن در حوزهی گفتار و رفتار، موضوع بررسی میشود. پرسش اصلی مقاله این است:
گفتمانهای فعال در عصر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1357ـ1341) کدامند و گزارههای مقوّم آنها چه بوده است؟
معرفی شش گفتمان سیاسی به همراه مفاهیم، گزارهها وتشکل ها هر کدام محتوای این مقاله را تشکیل میدهدکه با شیوهی تحلیل گفتمان (Discourse) ارائه میشود.
During the years 1341- 1357 different political discourses has taken parts in social circumstances of Iran. This paper has taken the discourses in to a critical consideration with regard to their effects on the culture and behavour of people. The question of paper, therefore, follows as: what can be claimed as active political discourses from 1341 to 1357 in Iran society and what were their basic statement ?
Six political active discourses can be distinguished; the discourses along with their concepts and statements have been introduced and analyzed here in a discourse manner.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی مقاله این است:گفتمانهای فعال در عصر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1357ـ1341) کدامند و گزارههای مقوم آنها چه بوده است؟معرفی شش گفتمان سیاسی به همراه مفاهیم، گزارهها وتشکل ها هر کدام محتوای این مقاله را تشکیل میدهدکه با شیوه تحلیل گفتمان (Discourse) ارائه میشود.
<H1></H1> <H1>1ـ گفتمان سلطنت طلبی</H1> این گفتمان از سوی نظام سیاسی حاکم تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران ترویج میشد.
به نظر میرسد گفتمانی با این سابقه که پارادایم مسلط بر جامعه ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی بود، باید نظام معنایی منسجم و قابل قبولی داشته باشد اما این تصور نادرست است.
پیروان سلطنت با طرح نظام فکری و گفتار سکولار با حمایت انگلیس و کار گردانی روشنفکران غرب زده، گفتمان اسلامی را به مبارزه طلبیدند و در مقابل مفاهیم، گزارهها و احکام اسلامی؛ مفاهیم و گزارههای سکولار را ترویج کردند.
آنان نابودی گفتمان اسلامی در سرزمین ایران را هدف گرفته بودند و راه آن رادر سرکوبی نهاد روحانیت و حوزههای علمیه میدیدند تا مفاهیم، احکام و نظام معنایی برخاسته از اسلام در جامعه ترویج نشود.
رضاشاه پس از سوار شدن بر قدرت، مبارزه بیرحمانه خود را با مفاهیم دینی آغاز کرد، روحانیت شیعه را که در حوزه اندیشه، گفتار و رفتار نظام گفتمانی اسلام را ترویج میکرد، به شدت سرکوب کرد.
(طبری، 16) مفاهیم و گزارههای این گفتمان در عصر انقلاب مشروطه از سوی کسانی که خود را «سوسیال دمکرات» مینامیدند، ترویج میشد.
این گروه به واقع با همان گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) مفاهیم و گزارههای خود را بیان میکردند.