چکیده:
دازش پایانی شعر،شاعری خلاق و صاحبسبک خواند.در این پژوهش،با نگاهی کوتاه به سیر توجه به پایانهء اشعار و ضمن بیان کارکرد شگفت این شیوه،شگردهاه و نوآوریهای قیصر در پایانبندی اشعارش دستهبندی و بررسی شده است.
The technique of "Fair Endings"، as it was traditionally called، has always been in the centre of attention of the Persian poets. In Modern Poetry، this technique continued to be an esthetic element. Nimā coined the term "Refrain"، but this word، later on evolved to the general term of "Ending".
Concerning the poems of Gheysar Aminpoor، the frequency and variety of "endings" play such a significant role that they double the beauty and effect of the poems. It can even be said that Aminpoor has his own style of creating the "endings".
This article، while taking a look on the function of this technique، investigates and classifies the devices and innovations of "endings" in the poetry of Aminpoor.
خلاصه ماشینی:
"1-5 حسن ختام قیصر در پایان دستهای از اشعار خود-منطبق با همان مختصاتی که در بدیع سنتی برای حسن مقطع یا حسن ختام تعریف میشود-از بیت و مفهوم زیبایی استفاده میکند و شعر را با حسن ختام به پایان میبرد؛این روش بیشتر در شعرهای دورهء اول شاعری امین پور و نیز در غزلهای نوی او مشاهده میشود.
پرواز!(همان:92) و یا در شعر«شکار»،تصویر دست و پا زدن مرگ!را در تور تهی ماهیگیر مجسم کنید: مرد ماهیگیر/طعمههایش را به دریا ریخت/شادمان برگشت/در میان تور خالی/ مرگ/تنها/دست و پا میزد(همان:13) افزون بر این روش برجستهسازی در پایان اشعار که به کمک طرح آرایهای در سطر پایانی شعر شکل میگیرد،پایانبندی غیر منتظره از شیوههایی است که قیصر علاقهمندی خود را بدان در پایانبندی شعر نشان داده است.
فرایند ذهنی مخاطب در هنگام مطالعهء این گونه اشعار،شاید نزدیک به همان فرایندی ذهنی باشد که در استعاره اتفاق میافتد؛به این صورت که کل شعر شبیه به استعارهای است که نیاز به قرینهء صارفهای دارد تا مفهوم حقیقی آن دریافته شود؛این قرینهء صارفه در انتهای شعر میآید و در پارهء پایانی شعر است که ناگهان مخاطب منظور شاعر را در مییابد: تکیه دادهام به باد با عصای استواییام روی ریسمان آسمان ایستادهام بر لب دو پرتگاه ناگهان ناگهانی از صدا ناگهانی از سکوت زیر پای من دهان درهء سقوط باز مانده است ناگزیر با صدایی از سکوت تا همیشه روی برزخ دو پرتگاه را میروم «شرنوشت من سرودن است»!(مینپور،1831:23-13) این ویژگی را در شعر«یادداشتهای گمشده»نیز بنگرید: پس کجاست؟ چند بار خرت و پرتهای کیف باد کرده را زیرورو کنم: پوشهء مدارک اداری و گزارش اضافه کار و کسر کار کارتهای اعتبار چند تا بلیت تاشده چند اسکناس کهنه و مچاله چند سکهء سیاه صورت خرید خواروبار صورت خرید جنسهای خانگی..."