چکیده:
آموزههای اخلاقی همواره بخش زیادی از کتب دینی و آسمانی را در بر دارد.توجه و اهتمام ویژه به تهذیب اخلاق و ارزشهای والای انسانی در متون،بیانگر اهمیت و جایگاه والای اخلاق در ادیان است.از این رو،حکیمان نیز همواره انسان را به تهذیب اخلاق،پیش از فراگیری سایر علوم،ارشاد و راهنمایی کردهاند؛اما از سویی،تحقیق این امر و بهرهمندی از نتایج مترتب بر آن و به عبارتی تحصیل سعادت و وصول به آن که موضوع حقیقی علم اخلاق است،مشروط به«امکان تغییر خلق آدمی»است.بدین معنا که اگر انسان قادر بر تغییر خلق خود نباشد و یا آنکه اساسا بنا به دلایلی اخلاق آدمی تغییرناپذیر باشد،آموزههای اخلاقی و توجه دادن به آنها و در اصل علم اخلاق، بینتیجه خواهد بود. بر این اساس،اغلب فیلسوفان مسلمان که به مباحث اخلاقی نیز پرداختهاند.پس از بیان شرافت علم اخلاق بر سایر علوم و ذکر فایدههای آن،بحث امکان تغییر خلق را مطرح کردهاند.از این میان،غزالی و جلال الدین دوانی با ذکر دلایل نقلی و عقلی،به طرح این سئله و قولها و شبهات مختلف پیرامون آن پرداختهاند. در این مقاله،پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف دربارهء تغییرپذیری اخلاق آدمی، دلایل و شواهد هریک از آنان بر موضوع مذکور طرح،و نقد و بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"گروهی اعتقاد دارند هیچ خلقی نه طبیعی است و نه مخالف با طبیعت؛بلکه نفس در ذات خود،قابل محض برای هردو طرف تضاد است؛چنانکه ارسطو نیز در کتاب اخلاق و نیز در کتاب مقولات بیان کرده است که بدکاران و اشرار به واسطهء تأدیب و تعلیم گرایش به خیر پیدا میکنند؛اما این امر مطلق نیست؛زیرا مشاهده میشود که تکرار مواعظ و تأدیب و تهذیب و سیاست مردم به شیوهء نیکو و پسندیده،آثار متفاوتی در افراد مختلف به جای میگذارد؛چرا که برخی از مردم تأدیب را پذیرفته و به سرعت به سوی فضیلت حرکت میکنند و برخی دیگر با وجود پذیرش تأدیب،به کندی به سوی فضیلت حرکت میکنند.
06 دوانی پس از نقل مطالب مزبور از اخلاق ناصری و بیان آنکه چون کبرای قیاس بدیهی است، پس مثالهای مذکور برای تنبیه آورده شده است،میگوید به نظر من این دلیل نیز اقناعی است؛زیرا: اولا،همانگونه که با مشاهده و عیان تغییر و تبدل برخی دیگر از اخلاقها نیز معلوم و واضح است؛ همانند کمالات قوای نظری،مثل حدس و تحفظ و حسن تعقل و...
ر. ک:ابن مسکویه،تهذیب الاخلاق،ص 48-78؛ابو حامد غزالی،میزان العمل،ص 18-38؛سراج الدین ارموی،لطائف الحکمة،ص 671-771؛نصیر الدین طوسی،اخلاق ناصری،ص 101-601؛جلال الدین دوانی،اخلاق جلالی،ص 63-74؛غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی،اخلاق منصوری،ص 902-022؛محمد حسن قزوینی،کشف الغطاء عن وجوه مراسم الاهتداء(فی علم الأخلاق)،ص 23-53؛مولی محمد مهدی نراقی،جامع السعادات،ج 1،ص 43،93؛ارسطو،اخلاق نیکو ماخوس،ص 35-45."