چکیده:
تلقی رایج از تفسیر علمی،تفسیری است که از اصطلاحات علمی در تفسیر قرآن کریم استفاده شده و مفسر در استخراج دانشهای گوناگون و آرای مختلف علمی از آیات قرآن،سعی میکند.قرآن کریم از نظر طرفداران این روش،شامل همهء دانشها،اعم از دانشهای گذشته و آینده است.بنابراین در قرآن مجید از دیدگاه آنان،علاوه بر علوم دینی اعم از اعتقادی و عملی،سایر دانشهای مختلف و متعدد طبیعی و دنیوی نیز وجود دارد. آیاتی نظیر «...و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء...» (نحل:89).و «...ما فرطنا فی الکتاب من شیء» (انعام:38)،از جمله آیات مورد استناد طرفداران این روش است. در مقابل،با توجه به اهداف هدایتی و انسانساز قرآن کریم و نیز بلاغت معجزهآسای آن،برخی از مفسران و اندیشمندان علوم قرآنی منکر روایی این روش تفسیری شدهاند. نویسنده پس از طرح تفصیلی ادلهء طرفین،دلایل گروه دوم را ترجیح داده است.لکن،ممکن دانسته اشارههایی خارج از طریق دلالتهای لفظی در قرآن کریم وجود داشته باشد،که از اسراری پنهان در آن پرده برمیدارد.
خلاصه ماشینی:
"علامه طباطبایی پس از اشاره به آیاتی که علم را میستاید،دعوت قرآن کریم به فراگیری علوم مخلتف را وسیلهای برای رسیدن به حق میداند؛در غیر این صورت، علمی که انسان را از شناخت حق بازدارد،در قرآن کریم مساوی با جهل قلمداد شده است(طباطبایی،9731،ص 49).
برخی از خاورشناسان منصف نیز چنین اظهار نظر کردهاند: «نه تنها وی قرآن حاوی تناقضهایی نیست-که روایات اناجیل در نتیجهء دخالت انسان با آنها دست بگریباناند-بلکه اگر کسی به عینیت و در پرتو علم به مطالعهء قرآن بپردازد،به هماهنگی کامل قرآن با معلومات علمی جدید که ویژهء این کتاب است،برمیخورد؛نکات و مطالب علمی که نمیتوان بیانکنندهء آنها را آدمیزادهای م تعلق به عهد پیامبر(ص)دانست.
حال با توجه به بلاعت اعجازآمیز قرآن کریم،اگر ما با طرفداران تفسیر علمی همآوا شویم و بگوییم که قرآن مجید حاوی همهء دانشهاست و الفاظ آن متحمل معانی جدید نیز میباشد،بلاعت قرآن کریم مخدوش میگردد؛زیرا حقتعالی آن معانی را اراده کرد و مخاطبان قرآن در وقت نزول نسبت به آنها جاهل بودند و این نیست جز عدم مراعات حال مخاطبان،که با بلاغت کلام در تناقض است.
حال،آیا ممکن است که قرآن کریم حاوی همهء این نظریات و قواعد علمی باشد، که بسیاری از آنها با یکدیگر در تتنافی و تضادند!در این صورت،آیا میتوان انتظار داشت که یک مسلمان،قرآن را کتابی الهی که هیچ گونه مطلب باطلی از هیچ سو به آن راه ندارد(فصلت:14)بداند(ذهبی،6931،ج 2،صص 194-294).
» (نحل:98)،تأکید میکند که قرآن کتاب هدایت برای همهء مردم است و شأن آن نیز همین امر است،به ظاهر مراد از«کل شیء»(همه چیز)،اموری است که مردم در هدایتشان به آنها نیاز دارند؛چون معارف حقیقی مربوط به مبدأ،معاد،اخلاق فاضله، شریعتهای الهی،قصص و پندهای قرآن کریم،بیانکنندهء حقیقت تمامی این امور است."