خلاصه ماشینی:
"بررسی آثار و متون این دانشمندان،گویای آن است که هرچند امروز مباحث«اعجاز شناسی قرآن»،به عنوان علم مستقل در کتابهای مستقل که تحت عنوان«اعجاز قرآن»نشر یافته،توسط اسلامشناسان و بعضا مستشرقان مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته است،اما مراجعه به تاریخ گذشتهء این مبحث قرآنشناسی،چنین مینمایاند که در دوران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و حتی تا پایان قرن دوم هجری،کلمهء«اعجاز»با مفهومی که امروز از آن متبادر به ذهن است،بکار گرفته نشده،در قرآن نیز لفظ«معجزه»و«اعجاز»بکار برده نشده و هرگاه قرآن به دفاع از خود و معرفی جایگاه عزیز آیات و سور و محتوای آن میپردازد،با الفاظ و تعبیری چون:«آیه،برهان،بینه،سلطان و...
در رد این مطلب(قاضی عبد الجبار)میگوید:این نظریه هرگز به اثبات اعجاز قرآن نمیانجامد و طبق آنچه که خودم در مواضع مختلف بیان کردهام و از قول استادانم نقل کردهام،چنین پاسخ داده میشود که:اگر به اعتماد اینکه ذات خدا قدیم است،پس کلام او هم قدیم خواهد بود،آوردن کتابی دیگر مثل قرآن بر خود خداوند هم محال خواهد بود زیرا اگر مثل آنرا هم بیاورد،از نظر زمان انجام،همانند قرآن اول که قدیم بود نیست و لذا قرآن دوم،حادث بوده و غیر از قرآن اول خواهد بود،حال که محال بودن این همآوردی بر خداوند محال است،چگونه ممکن است بندگان را دعوت به امر محال کند؟چرا که تحدی اقتضا میکند گروهی از رقیبان و اهل خصم ناتوان باشند و از آوردن مثل آن معذور گردند، اما اگر تمام مردم امکان پاسخگویی به تحدی را نداشته و همه معذور باشند،این دیگر تحدی نیست بلکه باطل است."