خلاصه ماشینی:
"درسهای که باید از فرجام شکستخورده حاکمان پشتون گرفت بسیار است،اما این مقاله بر یک درس متمرکز میشود:برای اینکه دولت افغانستان پایدار بماند،باید هم در بر گیرندهی نمایندگان گروههای قومی مختلف باشد و هم در عین زمان پیچیدگیهای ساحهی جغرافیای و علایق مشخصی که ساکنان این مناطق با آن دارند در نظر گرفته شود.
برخلاف باور عمومی،طالبان یک جنبش قومی است و نه یک جنبش مذهبی،بیست و ششتن از بیست و هفت نفر عضو حکومت طالبان را پشتونها بودند؛ بسیاری از آنها مصمم بودند که گروههای قومی مختلف افغانستان را تحت حاکمیت سنتی فرهنگ محافظهکارانهی روستایی پشتونی درآورند.
بسیاری از گروههای بزرگ و کوچک قومی از داشتن نماینده در حکومت عمدة به این دلیل محروم شدند که در مناطق دور افتاده افغانستان و دور از کابل زندگی میکردند.
در طول هزار سال ساکنان هندوکش-همالیان به سوی دشتهای هندو-گنگی لغزیدهاند،و این امر بخشی از جریان درازمدت تاریخی بوده است که در آن افغانها(مردمان ساکن در کوههای روهیلا)-غالباپختون/پشتون-به سوی مناطق پایین دست دره گنگ مهاجرت کردند،و[در آنجا]فرهنگ و سرزمین خودشان روهیل خند و اوده را در شمال هندوستان بر جای نهاده،ایجاد کردند،و بدین وسیله آرایش قومی آن سرزمین را تغییر دادند.
پناهندگان پشتون مایلاند در پاکستان باقی بمانند،چون در آنجا پشتونهای بسیاری ساکن است،در حالیکه اعضای دیگر گروههای قومی به کابل مهاجرت میکنند تا در کمپها زندگی کنند و در مواردی هم به مناطق مادریشان برمیگردند.
4,New York Afghanistan Council,Asia Society,1973.
مثلا نگاه کنید به: Ahmed Rashid,"Afghanistan Torn as its Neighbours Resume Thir Battle for Influence,"Daily Telegraph,10 Febrary 2003;Rashid,"New Battles for Afghanistan Begin,"Daily Times(Pakistan),21 January 2003;"Jockeying for Influence,Neighbors Undermine Afghan Pact,"EurasiaNet Eurasia Insight,17 January 2003,at Z- www."