چکیده:
نویسندة مقالة حاضر بر آن است که برای تفسیر روایتها و نقلهای مختلفی که از یک
حکایت / متن به عمل میآید باید هر روایت و نقل جدید را به مثابه یک حکایت / متن
کاملا جدید و متفاوت با نقلهای قبلی درنظر گرفت و این حکایت / متن را به عنوان
اثری اصیل و ابداعی و متفاوت از روایتهای قبلی یا اولین تقریر آن حکایت / متن،
تفسیر کرد و فهمید. نگارنده در این مقاله، این همانی روایتهای مختلف از یک متن در
بستر زمانی و مکانی متفاوت را – حتی در صورت یکسان بودن ساختار و شکل روایتها –
مردود دانسته و مدعی است چون قصد مولف و ناقل هر حکایت و متن، همواره بخشی از
سازمان نرمافزاری و جزء قوامبخش یک متن محسوب میشود، نقل هر متن توسط راوی جدید،
خود یک متن جدید است و چارچوب تفسیری و بافتار تازهای بر آن حاکم خواهد بود.
نویسندة حاضر، فرآیندی را که طی آن یک متن اصلی یا اولین تقریر آن، از لحاظ زمانی و
مکانی دگردیسیهایی حداقلی یا حداکثری پیدا میکند، نه یک فرآیند صرفا تاریخی و
غیرفعالانه، بلکه دست کم نیمه آگاهانه و مستظهر به طرح و توطئه و نیت راوی میداند
و از این رو به جای عنوان «دگردیسی متن» که نزد علمای هر منوتیک رایج است و
گویایفعالانه یا منفعلانهبودن تغییرات نیست، عنوان «تجهیز متن» را پیشنهاد کرده
است.
این مقاله بخشی مقدماتی از پروژهای است که نویسنده در آن به ارزیابی و نقد
نظریة«دین مؤلف» که در دو قرن اخیر با هیاهوی بسیار از جانب خاورشناسان دنبال
میشده پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"بوده است یا اختیار گرا، چون موضوع جبر و اختیار مساله ای است که قبل از مولانا و نیز در زمان او مطرح بوده و او نسبت به مفاد این بحث و اصطلاحات آن آگاهی داشته و آگاهانه دربارة آن اندیشیده و نظریاتی هم داده است، در هنگام روبرویی با متنی از مولانا که دربارة مسأله جبر و اختیار است، مفسر حق دارد بپرسد که او، جبر گرا بوده است یا اختیار گرا؟ ولی وقتی موضوع مورد بحث چیزی مثل «کثرت باوری دینی» است که مولانا در آن باب لااقل به مثابه عنوان اصطلاحی امروز، رسما و کاملا آگاهانه نیندیشیده و اختلاف زبان فنی میان عصر او و عصر امروز غیرقابل اغماض است، آن گاه شاید دیگر مجاز نباشیم که از «کثرت باور دینی» بودن یا نبودن مولانا پرسش کنیم، به این قرار تنها می توانیم بپرسیم که آیا زمینة کثرت باورانه دینی را می توان برای فلان متن مولانا – در این مورد تمثیل فیل شناسی – زمینه ای ممکن فرض کرد یا نه؟ البته باید توجه داشت که در این بررسی ها ملاک قضاوت، «نوشته»های راویان باشد نه «نانوشته»های آنان."