چکیده:
تاریخ تطور معارف اسلامی و از جمله فقه، گویای ظهور دو رویکرد «عقل گرایی» و«تعبد
گرایی» در فهم دین و شریعت است. این دو گرایش، مهم ترین عوامل شکل گیری مذاهب و
مکاتب گوناگون کلامی و فقهی بوده اند. سلسله مقالات حاضر که شماره نخست آن پیش روی
است، در صدد نشان دادن گوشه هایی از جدال دیرپای این دو رویکرد در تاریخ فقه و
برداشتن گامی کوچک در جهت فیصله دادن به آن است.
خلاصه ماشینی:
"قوشجی(م 879) متکلم بزرگ اشعری،برخی از این موارد را از مصادیق تفاوت آراء دو مجتهد یعنی عمر و رسول خدا(ص)بر میشمارد((41)) و بدین سان زمینه شکلگیری این فکر در میان بسیاری ازمتکلمان و فقیهان اهل سنت فراهم میآید که اظهار نظرهای پیامبر(ص) پیرامون دین وشریعت، در مواردی که نصی از جانب خداوند نرسیده، برخاسته از اجتهاد شخصیاوست و بروز اشتباه و خطا در اجتهادات پیامبر(ص) نیز ممکناست!((42)) برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت در توجیه این گونه آرای خلیفه دوم، آن را بر پایهاجتهاد به دور از فهم الفاظ کتاب و سنت و برخاسته از روح قانوندانستهاند((43)) و فقیهی نیز ________________________________ 40- برای آشنایی با اجتهادات دیگر عمر و برخیدیگر از خلفا و اصحاب مراجعه شود به: نهج الحق وکشف الصدق، بحارالانوار، ج31 و 30، الغدیر، ج6،النص و الاجتهاد، دلائل الصدق، ج3، معالم المدرستین،ج2، ادوار فقه، ج1، ص423.
چنان که گفتیم در این مرحله قصد داوری پیرامون آرای برخاسته از دو رویکرد عقلگرایی و تعبد گرایی را نداریم و تنها به گزارشی اجمالی و گویا از این دو گرایشمعرفتی بسنده میکنیم، اما ذکر این نکته برای تکمیل گزارش لازم است که اگر چهعالمان اهل سنت بسیار کوشیدهاند برای دفاع از ابداعات فقهی برخی از خلفا و بهخصوص سه خلیفه نخست و بالاخص خلیفه دوم، محملی علمی ارائه دهند کهبرخی از آنها در سطور قبل گذشت اما این مبانی که میبایست کارکرد علمی آنهایکسان و به دور از شخصیت زدگی باشد، در طول تاریخ فقاهت این فرقه هیچ گاهنتوانسته به عالمان و فقیهان آنان چنان قدرتی برای اظهار نظر بدهد که قادر باشندهمچون خلفای نخستین در مقابل فهم عموم مسلمانان بایستند و روشنترین ظواهرقرآن و سنت را تاویل کنند و آنگاه رای خود را به عنوان تنها رای مورد قبول اینمذهب در تاریخ فقاهت ماندگار سازند و گاه راه را بر اظهار نظر هر صاحب نظریببندند!"