چکیده:
طبقهبندی پدیدههای اجتماعی و تقسیم و تفکیک آنها براساس ویژگیهای عام و مشترک در علوم اجتماعی برای مطالعه دقیقتر امور اجتماعی به کار میرود.تفکیک ارزشها به انواع مختلف،به شناخت بهتر واقعیتهای اجتماعی کمک کرده،به ما توانایی تجرید پدیدههای اجتماعی را در قالب مفاهیم انتزاعی میدهد.همان طورکه نظام اندازهگیری در فیزیک،در درک مفهوم جهان به ما کمک میکند،تیپشناسی نیز درک پدیدههای اجتماعی را امکانپذیر میکند.بنابراین،سنخشناسی در ارائه چارچوب برای درک شناخت واقعیت،ارائه تعمیمهای ذهنی و بالاخره نظریهپردازی به ما کمک میکند.
خلاصه ماشینی:
"برخی امور که در فرهنگ جامعهای به عنوان ارزش محسوب میشود،جنبهء ابزاری،وسیلهای و روشی برای برخی ارزشهای ذاتی و هدفی دارد که گوناگونی و حتی تضاد آنها،نباید باعث این گمان شود که ارزشهای انسانی، نسبی است و نمیتوان به ارزشهای انسانی مشترک دست یافت.
برای مثال،گروهی که اخلاق را حاصل اقتضای پیشین عقل میشمارند (مانند کانت)،بیشتر به اخلاق نظری و ضرورت پایبندی به آن اصول غیر قابل تغییر نظر دارند؛ در حالیکه در نظریههای اخلاقی،مانند نظریه هابز(اراده حاکم)،بنتام و میل(نفع اکثریت)، بیشتر به اقتضای موقعیت یا شرایط اجتماعی اصول اخلاقی توجه میشود و انتظار کمتری به پایبندی به ارزشها و اصول مطلق اخلاق وجود دارد.
ارزشهای روانی روانشناسان اجتماعی در تعریف ارزش به طور کامل هم عقیده نیستند؛اما بیشتر آنها بر این باورند که ارزش،مفهومی است که بیان کننده مقاصد،اهداف،ایدهآلها و نحوه عملکرد افراد است و باعث انتخابی بودن رفتار انسان به گونهای خاص میشود،ارزشها،واضع گستره انگیزش جامعه و تعیین کننده معانی واقعیت و حقیقت،خوبی و درستی،زیبایی و آزادی و غیره است.
جدول 71:متغیر ارزشهای روانی،ابعاد و شاخصهای آن (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری مطالعه سنخشناسی ارزشها برای شناخت صحیح مبانی شکلگیری رفتار و عمل اجتماعی،اهمیتی فوقالعاده دارد که از این راه،امکان برنامهریزی و نظارت اجتماعی را افزایش میدهد."