چکیده:
صدرالمتالهین مسلما یکی از مفسران بزرگ قرآن مجید است و تفسیر وی، بگواهی کارشناسان و تفسیرشناسان، دارای ویژگیهایی است که در کمتر تفسیر و مفسری میتوان یافت، گذشته از این، دارای سبک و محتوایی است که ویژه خود وی است و هیچ مفسری به آن نرسیده است.
تفسیرنگاری وی مانند برخی از گذشتگان برای پرکردن فهرست مولفات خود و شرح اصناف علوم و معلومات و اعلان جامعیت مولف آن نیست بلکه دارای انگیزه هایی است که بیشتر آن ناشی از شور و شادی باز شدن دریچه های شهودی (و، باصطلاح، فتوحات) است- که بر دل و ضمیر روشن وی گشوده میشده و شور مستی و شیدایی آن با صمت و سکوت و مستوری نمیساخته است.
خلاصه ماشینی:
"لیکن تأویل در معنای صحیح خود عبارتست از دقت و کندوکاو در بواطن الفاظ و درک آیات متشابهات و کشف معنا یا معانی دقیقتر و اصلیتر آن؛همانطور که در قرآن مجید این کار را«استنباط»تعبیر کرده و پیامبر(ص)و برخی خواص اهل معنا را-که قرآن آنان را اولی الأمر مینامد-تنها کسانی معرفی نموده که توان کشف و استخراج معانی پنهان قرآن را دارند و میفرماید: و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الأمر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم »6از این آیه و آیات مشابه دیگر روشن میشود که گرچه قرآن برای عامه و خاصه مردم-هر دو-فرستاده شد و مقدار بسیاری از آن برای عامه قابل فهم است اما در قرآن معانی عمیق و الفاظ رمزگونهیی هم هست که فهم آن کار هرکس نیست و مخصوص فهم و«حواس اهل دل»است و تفسیر بدین روش،هم تفسیر است و هم تأویل،زیرا هم حق الفاظ قرآن را ادا میکند و هم آنرا به معانی و جایگاه اصلی خود میرساند.
منابع تفسیر ملا صدرا صدر المتألهین گرچه از کتب و مطالب برخی از مفسران شیعه(مانند مجمع البیان)و غیر شیعه(مانند تفسیر فخر رازی و زمخشری و بیضاوی)یاد میکند اما آنرا نمیتوان منابعی برای کار او دانست زیرا معنای مصطلح منبع،کتب و آثاری است که یک مؤلف از آن مطالب وام بگیرد و به حجم کار خود بیفزاید اما *ملا صدرا گرچه خود، پرورده مکتب اهل تأویل بود ولی همانگونه که حکمت،اشراق و کشف را همراه و پیوسته با عقل و برهان منطقی میپسندید، تأویل قرآن را نیز همراه تفسیر و توجه به ظاهر لفظی آن پذیرفته بود."