چکیده:
این مقاله درصدد است که هدف تربیت اعتقادی را بر اساس آموزه های اسلامی بررسی کند. روش تحقیق این پژوهش روش تحلیلی و استنباطی است؛ بدین صورت که ابتدا مفهوم عقیده و ایمان و رابطه آن دو بررسی شده و سپس چیستی ایمان و مولفه های آن بر اساس آموزه های اسلامی و نظریاتی که دانشمندان مسلمان در تفسیر و تبیین آن آموزه ها بیان کرده اند، تحلیل شده و مراتب و درجه های آن مشخص گردیده و در پایان، نتایج آن در تبیین هدف تربیت اعتقادی استنباط و تشریح شده است.
این پژوهش نشان می دهد که ایمان در یک معنا مترادف با عقیده است. ماهیت ایمان در معنایی که مترادف با عقیده است، چیزی جز تصدیق و پذیرش قلبی نیست و همین تصدیق و پذیرش قلبی، سه مولفه دارد: شناخت، پذیرش قلبی و محبت. ایمان مراتب و درجاتی دارد که ناشی از شدت و ضعف مولفه های آن است. بر این اساس، هدف تربیت اعتقادی نیز سه مولفه دارد: پرورش شناخت، پرورش پذیرش قلبی و پرورش محبت قلبی. در تربیت اعتقادی باید به همه این سه مولفه با هم توجه شود، چرا که یک جانبه نگری آثار زیان باری بر جای خواهد گذاشت. البته ممکن است بر حسب مراحل تربیت، یکی از این مولفه ها بیشتر یا کمتر مورد توجه قرار گیرد؛ اما در نهایت باید همه این مولفه ها مورد توجه قرار گیرد. همچنین هدف تربیت اعتقادی، امری دارای مراتب است، بنابراین، در تربیت اعتقادی همیشه باید دستیابی به مرتبه و درجه ای از ایمان به عنوان هدف تعیین و برنامه ها متناسب با آن تدوین شود. علاوه بر این، باید توجه داشت که تربیت اعتقادی با اجرای یک برنامه تربیتی به اتمام نمی رسد.
خلاصه ماشینی:
روش تحقيق اين پژوهش روش تحليلي و استنباطي است؛ بدين صورت كه ابتدا مفهوم عقيده و ايمان و رابطة آن دو بررسي شده و سپس چيستي ايمان و مؤلفههاي آن بر اساس آموزههاي اسلامي و نظرياتي كه دانشمندان مسلمان در تفسير و تبيين آن آموزهها بيان كردهاند، تحليل شده و مراتب و درجههاي آن مشخص گرديده و در پايان، نتايج آن در تبيين هدف تربيت اعتقادي استنباط و تشريح شده است.
مؤلفههاي ايمان از مباحث گذشته روشن شد که از نظر دانشمندان مسلمان، ايمان چيزي جز تصديق (پذيرش يا تسليم) قلبي نيست؛ ولي خود اين تصديق، ميوهاي است که بر درخت شناخت و معرفت ميرويد، پس از رشد کردن به بار مينشيند و ميوه ميدهد و ميوه آن، رفتار مطابق دستورات ديني است.
مؤلفة نخست هدف تربيت اعتقادي، شناخت است؛ بدين معنا كه متربي بايد شناخت كافي دربارة آموزههاي بنيادين، مانند خدا، صفات خدا، نبوت، امامت و معاد داشته باشد؛ زيرا بدون شناخت، ايمان و اعتقادي نيز حاصل نخواهد شد و اگر حاصل شود، تقليدي خواهد بود و پايدار نيست و با اندك چالشي از ميان خواهد رفت.
بنابراين، وقتي گفته ميشود که هدف تربيت اعتقادي فراهم کردن زمينه براي پرورش ايمان و اعتقاد به آموزههاي بنيادين ديني است، منظور اين است که برنامه تربيتي ديني بايد به گونهاي تدوين شود که متربي بتواند اولاً خداي عزّ وجلّ، پيامبر9، ائمه: و معاد را بشناسد، دوماً آنها را بپذيرد و سوماً نسبت به آنها علاقه و محبت پيدا کند.