خلاصه ماشینی:
"روح ابتکار طبقهء سوم-سلسه مراتب اجتماعی فرانسه پیش از انقلاب 9871،که مشتمل بر قشرهایی چون کارگران و کشاورزان و بورژوای بوده است-در این صورت ادبی،برای نخستین بار با (به تصویر صفحه مراجعه شود) مسائلی چون فردگرایی،بیکار در جهت استقرار سلطهء اجتماعی، نفی اقتدار مذهبی،تحلیل سفسطهآمیز و بالاخره تمسخر و ریشخند آزاداندیشان،یعنی تمامی آنچه را که به تاریخ آداب و رسوم،خصلتی از نبرد میان اندیشهها یا درامهای فلسفی بازمییافت.
رمان دوم داستایفسکی،به نام(آدم دوگانه»،بر مدار مطالعهء روانشناسانه و عمیق از دوگانه شدن شخصیت انسان و رنج معنوی شدید کارمند دونپایهای دور میزد که از نفرت و خشونت زندگی به ستوه آمده بود داستایفسکی تا پایان عمر دلبستگی پایانناپذیری، نسبت به این اثر گمنام خود احساس میکرد.
رمان نیوتوچکا،در اوج بسط موضوعی خویش و درست در زمانی که بر آن بوده تا به مضمون اصلی و پرفایده توجه کند قطع میشود و آنچه از این رمان در اذهان خواننده باقی میماند، داستانی شگفتآور دربارهء کودکان است،داستایفسکی درونمایهء نفرت و کینهء طبقاتی را در نتیجهگیری رمان جنایات و مکافات جای داده است به نظر راسکول نیکف،قهرمان داستان که به سیبری تبعید شده است،چنین میرسد که مغاکی غیر قابل عبور میان او و دیگران دهان گشوده است.
یکی از صحنههای قوی داستان،یعنی حضور شاهزاده میشکین و روگوژین بر بالین مرگ ناستاسیا فیلیپوفنا،«نطفهء»تمامی رمان به شمار میآید و مرگ قهرمان زن داستان،ترحم متقابل دو رقیب، دو برادر خوانده نسبت به یکدیگر در کنار جسد زن محبوب خود،که به آنان امکان میدهد سرانجام شوم خویش را پیشبینی کنند،زندان با اعمال شاقه برای یکی،بیمارستان امراض روانی برای دیگری،پایان غمانگیز رمان است که از ان داستان انسان آرمانی داستایفسکی، که به حکم دادگاه عصر بیترحم خود محکوم به مرگ و نابودی قطعی است جوانه میزند و و می بالد."