خلاصه ماشینی:
"اما این بیان صحیح نمیباشد زیرا همان گونه که در بحث اشتباه مشاهده شد، در صورت وجود اشتباه اساسی به طور کلی قصد انشاء مخدوش میشود و رضا که شرط تاثیر و نفوذ قصد است جایی برای ظهور نخواهد داشت، ثانیا در صورت وجود اکراه(متعارف)رضای معاملی وجود ندارد تا چنین رضایی موجب عدم نفوذ معامله گردد بلکه فقد رضا، نتیجه عدم نفوذ به معنای خاص را به دنبال دارد.
در معامله اکراهی به دلیل آنکه تهدید خارجی وجود دارد و نوع خاصی از فشار درونی برای شخص ایجاد میشود اگر از شخص مکره سوال شود که انشای معامله، آزادانه صورت گرفته است یا خیر؟و آیا تمایل دارد که آثار معامله به شکل کامل برقرار باشد یا خیر؟به هر دو سوال، پاسخ منفی خواهد داد.
سوال قابل طرح در این مورد آن است که چنانچه در برخی فروض نادر، شخص بر اساس تو همات خود واقعا احساس کند کسی او را تهدید میکند یا تهدید خواهد کرد و بر اثر این توهم قوی حالت عدم رضا در او پیدا شود وضع معامله چگونه است؟ با عنایت به مباحث گذشته بنظر میرسد در صورتی که اثبات شود شخص در انجام معامله فاقد رضا بوده است چارهای جز غیر نافذ دانستن معامله او وجود ندارد.
اما از نظر کسانی که محور اصلی در حکم معامله مکره را فقدان رضای معاملی میدانند پاسخ به سوالات فوق تا حدی دشوارتر بنظر میرسد زیرا از نظر ایشان چنانچه این عنصر عقد در هر شرایط و به هر دلیلی وجود نداشته باشد معامله، اکراهی تلقی میشود و در موضوع بحث نیز ممکن است علی رغم قانون بودن فشار و تهدید، حالت رضا از معاملهکننده سلب شود و به ناچار معامله او غیر نافذ گردد."