چکیده:
مقایسه دو نظریه انسجام خود و تأیید خود در تغییر بازخورد افراد نسبت به فرد مورد علاقه براساس یک طرح عاملی 2×2×2 هدف پژوهش بود. یک نمونه 120 نفری از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به دو گروه حرمت خود بالا و پایین براساس آزمون روزنبرگ (روزنبرگ، 1965). تقسیم شدند. سپس سناریویی مبتنی بر پارادایم ایفای نقش (نیل و دیگران، 2001) در اختیار آنان قرار گرفت که در آن تقاضای یک کودک 10 ساله برای دریافت امضای شخص محبوب آزمودنیها در یک همایش مهم رد میشد. نیمی از آزمودنیها دلیل قابل قبولی برای رد درخواست دریافت میکردند (موقعیت توجیه کافی) و نیمی دیگر دلیل مناسبی برای رد درخواست دریافت نمیکردند (موقعیت توجیه ناکافی). به منظور تعیین دو موقعیت تمرکز بر خود و نامتمرکز بر خود (متغیر مستقل سوم) نیمی از آزمودنیها در هر دو شرایط توجیه کافی و ناکافی پیش از ارائه سناریو و نیمی دیگر پس از مطالعه سناریو آزمون حرمت خود را تکمیل کردند. نتایج نشـان دادند که مطابق بـا نظریه انسجام خود (در هر دو موقعیت توجیه کافی و ناکافی) محبوبیت فرد از نظر شرکتکنندگان با حرمت خود بالا کاهش بیشتری داشت. نقش حرمت خود، تمرکز بر خود در فرایندهای ناهماهنگ، منبع ناهماهنگی (رفتار فرد یا دیگری) و پارادایمی که در آن ناهماهنگی رخ می دهد مورد بحث قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
"بـه عنوان مثال استیل و دیگـران (1993، مطالعه 2) بـه بررسی نقش متقابل حرمت خود (پایین در مقابل بـالا) و تمرکز بر خودپنداشت (متمرکز بر خود4 در مقابل نامتمرکز بر خود) در ناهماهنگی شناختی پرداختند* و به این نتیجه رسیدند که مطـابق با نظریه تأیید خود، شـرکتکنندگان دارای سطـح بالای حرمت خود به طور معناداری کمتر از شـرکتکنندگان دارای سطح پایین حرمت خود گسترش گزینه نشان دادند.
به این ترتیب میتوان چنین برداشت کرد که آزمودنیهای پژوهش نیل و همکاران (2004) به جای موقعیت ناهماهنگی در موقعیت بخشایش قرار گرفتهاند و افرادی که از سطح بالای حرمت خود برخوردار بودهاند به دلیل گرایش بیشتر به بخشایش، فرد متخاصم (کریس) را کمتر طرد کردهاند، بدون آنکه با تکیه بر منابع تأییدی، وحدت خود را به دست آورده باشند.
به عبارت دیگر، سؤال اول پژوهش این است که آیا افراد واجد سطح بالای حرمت خود در مواجهه با ناهماهنگی شناختی، تغییر بازخورد بیشتری نشان میدهند؟ مسئله دوم درباره تمرکز بر خود بود.
از این رو سؤال دوم این است که آیا در شرایط متمـرکز بر خود، سطح بالای حرمت خود موجب تغییر بازخورد بیشتری میشود؟ در پـژوهش حاضر سعی شد بر مبنای پارادایم ایفـای نقـش/ناهماهنگی (نیل و دیگران، 2001) شرایطی برای ایجاد ناهماهنگی طراحی شود که آزمودنیها مورد تهاجم قرار نگیرند (و به این ترتیب در موقعیت بخشایش واقع نشوند)، بلکه ناهماهنگی در جریان تصور تعامل دو فرد دیگر رخ دهد.
‘‘Rationalization and cognitive dissonance: Do choices affect or reflect preferences?" Journal of Experimental Social Psychology, 45 (2), 421-423."