چکیده:
بهویژه رفتار رأیدهی،همواره مورد حمایت و تأکید نظام سیاسی قرار دارد و تبلیغات سیاسی گستردهای برای آن صورت میپذیرد.در این میان،وسایل ارتباط جمعی به عنوان مهمترین مجرای ارتباط سیاسی جامعه میتوانند نقش تعیینکنندهای در افزایش یا کاهش میزان مشارکت سیاسی ایفا کنند.بر این اساس،پژوهشی با هدف بررسی تأثیر رسانههای همگانی بر میزان مشارکت سیاسی در ایران به انجام رسید.برای این کار از جامعه آماری تهرانیان بالای نوزده سال نمونهای 430 نفره انتخاب گردید و دادههای لازم از طریق پرسشنامه جمعآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای این مطالعه نشان داد که وسایل ارتباط جمعی در بلندمدت و به طور غیر مستقیم از طریق عواملی همچون فرهنگ سیاسی،اثربخشی سیاسی و انگیزههای سیاسی بر مشارکت سیاسی تأثیر میگذارند.علاوه بر این،شدت تأثیر هر یک از رسانهها(تلویزیون،رادیو، روزنامه،و...)متفاوت است و حتی در مواردی،جهت تأثیر آنها نیز متفاوت است،به نحوی که برخی از آنها شرکت در فعالیتهای سیاسی را ترغیب و برخی دیگر بیتفاوتی سیاسی را تشویق میکنند.مسئلهء مشارکت سیاسی مسئلهای است که در جامعهء ما،به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی،از جایگاه خاصی برخوردار شده است،به نحوی که برخی از سطوح آن،
خلاصه ماشینی:
"در ادامه،مطابق با موضوع مورد بررسی و بر اساس مدل فوق،مهمترین فرضیهء پژوهش استخراج میگردد که به شرح زیر است: بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و میزان مشارکت سیاسی رابطهء معناداری وجود دارد به نحوی که هرچه میزان استفاده از این وسایل افزایش یابد،میزان مشارکت سیاسی نیز افزایش مییابد.
البته با اندکی تامل،مشخص میشود که این نتایج خود زمینهای برای طرح مسائل دیگر میشوند و پرسشهایی از این قبیل ایجاد میکنند: 1)چرا استفاده از رسانهای که کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص داده (روزنامه)،بیش از سایر وسایل ارتباط جمعی(صدا و سیما)بر میزان مشارکت سیاسی موءثر واقع میشود؟(2)چرا تلویزیون(سیمای جمهوری اسلامی ایران)که در میان وسایل ارتباط جمعی،بیشترین زمان استفاده را نزد افراد جامعه به خود اختصاص داده است،در بلندمدت،کمترین تأثیر را بر میزان مشارکت دارد؟(3)آیا موفقیت ضعیف وسایلی چون رادیو و به ویژه تلویزیون(صدا و سیما)در جلب مشارکت سیاسی مردم، ناشی از عدم اطلاعرسانی دقیق است؟یا به واسطهء تبلیغات سیاسی نامناسبی است که با واقعیت سیاسی موجود همخوانی ندارد؟یا ناشی از کاهش اعتماد عمومی به این رسانههاست؟یکایک این پرسشها جای بسی تأمل دارند و هر کدام به تنهایی میتوانند بستری مناسب برای فعالیتهای پژوهشی آتی فراهم آورند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) در مرحلهء بعد،رگرسیون چند متغیره (multiple regression) مشخص ساخت که نزدیک 45%(0/735R)از تغییرات میزان مشارکت سیاسی،توسط متغیرهای مستقل تحقیق(میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی،پایگاه اجتماعی-اقتصادی، فرهنگ سیاسی،اثربخشی سیاسی و انگیزههای سیاسی)به حساب آمده است و به عبارت دیگر،مقدار قابل ملاحظهای از میزان مشارکت سیاسی توسط متغیرهای مستقل تحقیق تبیین شده است و 64%باقیمانده(ضریب عدم تعیین)ناشی از سایر عواملی است که در این تحقیق منظور نشدهاند."