چکیده:
نادرست و جعلی و در برخی موارد،افسانهای،دربارهء قیام عاشورا داشتهاند و در متن از آنها به«منابع تحریفگستر»یاد شده، اختصاص یافته است.پژوهش حاضر در دو مقطع کلی به شناسایی و معرفی مقاتل و نگاشتههای مربوط به تاریخ عاشورا از آغاز تا عصر حاضر میپردازد.در دو شمارهء پیشین،به مقطع نخست آن،پرداخته شد و گفته شد که مقطع اول از دو بخش سامان یافته است:بخش اول به شناسایی و معرفی فهرستوار مقاتل از آغاز تا قرن هفتم اختصاص یافته و در بخش دوم،به معرفی توصیفی آثار موجود در تاریخ عاشورا تا قرن هفتم،پرداخته شده است.در این شماره،ادامهء این نوشتار که به مقطع دوم پرداخته،ارائه میشود.مقطع دوم که درباره مقاتل و نگاشتههای قرن هشتم تا چهاردهم است نیز شامل دو بخش است:در بخش نخست،پس از بیان یک مقدمه،به شناسایی و معرفی چند اثر مهم از قرن هشتم تا عصر حاضر پرداخته شده و در بخش دوم به شناسایی و معرفی مهمترین آثار قرنهای معاصر که نقش بسزایی در تحریف و ارائهء گزارش
خلاصه ماشینی:
"بخش دوم:معرفی چند نگاشتۀ مهم تحریفگستر تاریخ عاشورا در قرنهای معاصر مقدمه چنانکه گفته شد،در قرنهای اخیر آثار بسیاری دربارۀ قیام حضرت سید الشهداء علیه السلام نگاشته شده است که در این میان،برخی از آنها به سبب شهرت نویسندگانشان یا به سبب برخی از ویژگیها و امتیازات خود نگاشته،تأثیر بسزایی در تبلیغ و ترویج (1).
به تعبیر دیگر،از دورۀ یاد شده،مقتلنویسان و تاریخنگاران عاشورا از یکسو به سبب دلایلی که بیان شد به روایات و گزارشهای تاریخی کهن واقعۀ عاشورا کمتر توجه داشتند و از سوی دیگر،به سبب عظمت این حادثه و شیفتگی جامعۀ شیعه و حتی سنی برای افزودن به آگاهیهای خود دربارۀ این واقعه،زمینه را برای توسعه و شاخ و برگ دادن به برخی از اخبار این واقعه و حتی در مواردی،جعل آن،فراهم دیده و بسته به ذوق و تعهد و تخصصشان در این حوزه،به حوادث و رویدادهای این واقعه افزودند،تا آنجا که از قرن دهم به اینسو با نگارش روضة الشهداء،این رویکرد شتاب خاصی به خود گرفته و در طول چهار قرن بعد،نگاشتههایی از قبیل منتخب طریحی،تظلم الزهرای قزوینی،محرق القلوب نراقی،الدمعة الساکبه بهبهانی،معالی السبطین مازندرانی و از همه مهمتر،اکسیر العبادات دربندی پای به عرصه وجود گذاشتند که چون نویسندگان آنها عمدتا از دو زاویۀ ابتلا و آزمایش و نگاه عاطفی و احساسی که غم و اندوه،یکی از عناصر لازم و مهم این نوع نگاه است،به این حادثه نگریستند،در روایت و برداشت خود از این حادثۀ بزرگ، چندان پایبند به مصادر کهن و قابل اعتماد تاریخی نشدند،بلکه آنچه بیشتر مورد عنایت و تأکید آنان بود،تدوین و تألیف اثری عاطفی-احساسی و حزنآور و غمانگیز دربارۀ این واقعه و به قصد مجالس روضهخوانی و سوگواری بود تا مخاطبان و شنوندگان آن،هرچه بیشتر متألم و متأثر شده و عزاداری و گریه کرده و اشکی بریزند."