خلاصه ماشینی:
"تنها مرا مرکز پایتخت برای مداوای افرادی که خودکشی میکنند.
کاغذی روی دیوار تعداد افرادی را که اینجا مورد مداوا قرار گرفتهاند نشان میدهد.
وظیفهء دکتر ویکی است که این درصد را تا جای ممکن پایین بیاورد.
این مرد که روبه رویمان دراز کشیده روستایی سادهدلی بود که عازم پایتخت شد تا زندگی بهتری بیابد.
اما حتی این کار را هم بلد نبود چرخهای قطار دو پایش را قطع کردند و حالا باید در شرایطی به مراتب دشوارتر از گذشته زندگی کند.
دکتر ویکی میگوید:«تعداد دانشجویانی که خودکشی کردهاند هم زیاد است.
دکتر ویکی ادامه میدهد:«پروفسوری داریم که اخیرا سعی کرد خودکشی کند.
زندگی در این بیمارستان برای آنهایی که میخواهند زندگی کنند ادامه دارد...
پرسشهای بدون پاسخ هر ساله در کشور ما دهها هزار نفر خودکشی میکنند.
اما اکنون درمییابیم در سال 5691 تعداد 05593 نفر خود را کشتند.
49561 مرد و 6343 زن بین سی تا پنجاه سال خود را کشتند و بیش از شش هزار نفر آدم بالای هفتاد سال.
حالا شرایط در ایژوسک بهتر شده ولی در لینگراد از هر صد هزار نفر پانزده نفر خود را میکشند.
اما زنان تاجیکی در همین گروه سنی 1/6 برابر بیش از زنان دست به خودکشی زدند.
روند ملالآور زندگی روزمره آنها را به سوی خودکشی سوق میدهد.
اینشتین نوشته بود:«گرفتن جان خود تحتتأثیر بحران ذهنی حادثهای است که فقط در آدمهای اصیل رخ میدهد.
اما خودکشی نشان میدهد که چهقدر در مورد ذهن آدم کم میدانیم.
در غیر این صورت،شبی فرا میرسد که صدها نفر دست از جان میشویند."