خلاصه ماشینی:
"1 بعدها،در جریان جنبش ملی کردن صنعت نفت،دیدیم که چگونه آمریکا در بدو امر،در ژستی«ایراندوستانه/استعمارستیزانه»،با دولت بریتانیا و کمپانی بریتیش پترولیوم درافتاد و به جنبش ضد استعماری کشورمان کمک داد،اما در مراحل بعد،که به عمق این جنبش و خطر آن برای موجودیت کلی استعمار راست و چپ/سرخ و سیاه) در ایران بلکه آسیا و جهان پی برد،دستدردست انگلستان نهاد و کودتای ننگین 82 مرداد 2331 را به راه افکند و زمینهء سلطهء کمپانیهای بزرگ نفتی اروپا و آمریکا بر نفت ایران را(در قالب کنسرسیوم)فراهم ساخت،بهگونهای که به قول حسین مکی:برای ملت ایران،«از ملی شدن،فقط تابلو جایگاههای فروش نفت و بنزین برجای»ماند!2 *دو نکتهء جالب و تأملبرانگیز نکتهء 1 حرفهای عباس افندی در سال 0331 ق(1191 م)در تعریف از دولت و سرمایهداران آمریکا در حالی است که ربع قرن پیش از آن تاریخ،صدر السلطنه،نخستین وزیر مختار ایران در آمریکا در زمان ناصر الدین شاه،در گزارش خود به دولت ایران،پرده از ماهیت حریص و آزمندانهء هیئت و طبقهء حاکمهء آمریکا برداشته بود.
سفر عباس افندی به غرب و اظهارات وی در جهت برداشتن موانع از سر راه هجوم سرمایهداری غرب به ایران و شرق،در واقع تداوم حرکت میرزا ملکم خان در عصر ناصر الدین شاه بود که در نوشتهها و اظهارات خود،اصرار داشت به ایرانیان(که به حق، نگران از دست رفتن آزادی و استقلال ملی خود زیر پای تراستها و کارتلهای غارتگر غربی بودند)بقبولاند که سرمایهداران و صاحبان کمپانیهای غربی،هیچگونه خطری برای کشورهای شرقی ندارند و ورود آنها به ایران،برای مردم این سرزمین،جز آبادانی کشور و تکثیر منافع و درآمد ملی،پیامدی ندارد!"