چکیده:
به رغم آنکه امامت از محوریترین مباحث اعتقادی شیعه است،شهید بزرگوار،علامه محمد باقر صدر-که به حق باید او را شهید آغازگر معارف نوین اسلامی نامید- احتمالا به دلیل اشتغال به مباحث ضروری دیگری که اصل دین را تهدید میکرد،به این مبحث کمتر پرداخته است.شهید صدر(ره)در مباحث امامت بیشتر از زوایای غیرروایی به موضوع پرداخته و چنانکه خود در موارد متعددی یادآور شده،در پی تحلیل مسائل امامت بهگونهای عقلانی و قابل قبول برای کسانی است که نمیخواهند فقط از زاویه مباحث روایی به آن مباحث بنگرند؛از اینرو مباحثی را مطرح کرده است که دیگران یا بدان توجه ندشاتهاند یا عده کمی به آن دقت کردهاند.شهید صدر در بحث امامت همسو با نظریهپردازانی چون شهید مطهری و امام خمینی و برخی دیگر،بین امامت و رهبری سیاسی،و امامت و رهبری علمی و مرجعیت دینی تفکیک قائل شده است.در این نوشتار نظرات شهید صدر در خصوص امامت یادآوری شده است.در پایان مقاله نیز با توجه به تفکیکی که شهید صدر و برخی دیگر از علما در مناصب و شئون امامت انجام دادهاند،سؤالاتی مطرح شده که شایسته است اصحاب قلم و اندیشمندان شیعه به آنها بپردازند.
خلاصه ماشینی:
"انتخاب،حق طبیعی امام علی(ع) همانگونه که اشاره شد شهید صدر بیشتر در پی تحلیل عقلانی مسائل با قطع نظر از وحی و روایات است؛از اینرو،ایشان با استناد به این قاعده عقلایی که باید حکومت را به لایقترین فرد سپرد،حکومت را حق امام علی(ع)میداند؛یعنی به فرض اینکه رسالت پیامبر برای تداوم،نیازمند رهبری الاهی نبود و خداوند هم امام علی(ع)را تعیین نفرموده بود،بازهم اگر میخواستیم بر اساس لیاقت افراد،لایقترین شخص را انتخاب کنیم،انتخاب حق طبیعی امام علی(ع)بود: ماذا حصل[علی بن ابی طالب]عند الحرمان الطویل الطویل،غیر الاقصاء عن حقه الطبیعی بقطع النظر عن نص او تعیین من الله سبحانه و تعالی؟کان حقه الطبیعی ان یحکم بعد ان یموت النبی(ص)؛لانه الشخص الثانی عطاء للدعوة و تضحیة فی سبیلها.
شهید صدر در بحث دوم(چرا شیعه به وجود آمد؟)میگوید هنگامی که حیات امت اسلامی را در زمان حضرت رسول بررسی میکنیم،مییابیم که از همان سالهای نخست ظهور اسلام،دو گروه با دو هدف متفاوت با هم و در کنار هم میزیستند:یک گروه تعبد به دین را ملاک قرار داده و نصگرا بودند و سخنان پیامبر برای آنان ملاک تصمیمگیری بود؛یک گروه نیز تعبد به دین و نصوص را فقط در مسائل عبادی و غیبی معتبر میدانستند و در موارد دیگر اجتهاد و مصلحت را بر نص مقدم میداشتند(شهید صدر،3531:08).
آیت الله مصباح امامت را چیزی فراتر میگیرد که مسئله حکومت از شئون آن است؛ لذا میفرماید: هنگامی اسلام میتواند به عنوان یک دین کامل پاسخگوی نیازهای همه انسانها تا پایان جهان باشد که در متن دین راهی برای تأمین مصالح ضروری جامعه پیشبینی شده باشد؛مصالحی که با رحلت پیامبر اکرم در معرض تهدید و تقویت قرار میگرفت و این راه چیزی جز نصب جانشین شایسته برای رسول اکرم نخواهد بود."